Developed in conjunction with Joomla extensions.

تحول در دیدگاه های سنتی و میان دوره ای امنیت

رضا میرزایی کارشناس ارشد روابط بین الملل

امنیت ، که مطابق هرم مازلو در سطح  دوم سلسله نیازهای زندگی هر فرد قرار دارد ، بین دولتها و بازیگران نیز وجود دارد. در طول زمان گذشته مفهوم امنیت برای دولتها به دلیل سالها تجربه  ابعاد متفاوتی به خود گرفته است. به عنوان نمونه در دوران پس از جنگ سرد ، بُعد درکِ از امنیت تغییر داشته است. تغییر درکِ امنیت در دوران پس از جنگ سرد در پنج بعد مختلفِ امنیت سیاسی ، امنیت اقتصادی ، امنیت فرهنگی/اجتماعی ، امنیت محیطی و امنیت نظامی مورد بررسی قرار می گیرد. در ادامه، نظم  جهانیِ  اخیر، به درگاه جدیدی کشیده شده که در ظاهر برخی بازیگران را در موضوع محاسبات امنیتی در برابر محیط ناشناخته ای قرار داده(در جستجو هستند)، و در عین حال دانش پذیری را متغیر مهمی در پژوهش های مرتبط تبیین نموده است.

در نگاه واقع گرایان(ساختاری) ، عامل اصلی که ساختار نظام بین الملل را تعیین می کند ، توزیع قدرت بین بازیگران است. در این زمینه ، ضمن تعریف ساختار نظام بین الملل ، واقع گرایان از مفاهیمی مانند نظم تک قطبی ، دوقطبی و چندقطبی بودن استفاده نموده و سعی داشته اند ساختار روابط دولتها در نظام بین الملل را توضیح دهند. این روزها احتمالا با کمی جسارت و احتیاط می توان گفت آرایش قدرت، مبنای واضحِ خود (آخرین آرایش) را از دست داده است! اینجا بیشترین مشکل برای بازیگرانی وجود خواهد داشت که بطور مستمر پویایی سیاسی خود را در سایه مفاهیم ذهنی سخت شده و ثابت از دست داده اند. به عنوان نمونه ای قابل کنکاش و به زبانی ساده شاید بتوان گفت مفهوم اردوگاه شرق و غرب فروریخته و کسب منافع ملی (و تامین امنیت در مقدمه آن) نیازمندِ روی آوری های جدید و چند سویه است... 

مظاهر پارامتریک (بر پایه پیچیدگی و تنوع)، در حوزه های سیاسی و روابط بین الملل در حال جابجایی به نظر می رسد، و در چنین حالتی ارکان رئالیسمیِ امنیت (ائتلاف ها، پیمان ها، توازن ها و حتی کنترل تسلیحات)  نقش همبندِ خود را در تامین امنیت و ثبات جهانی تضعیف شده می بیند. البته راجع به آنکه بخواهیم بگوئیم آینده چگونه خواهد بود هنوز زود، و حتی گیج کننده است اما به نظر می رسد آزمایشگاه های جدید سیاسی مرتبط با این موضوع ساخته شده یا در مرحله برساخت است!، و بالطبع کشورها در قالب بازیگرانِ سیاسی بویژه در مناطقی همچون خاورمیانه و مناطق همجوار نیازمند ملاحظات بیشتری خواهند بود، چرا که بر روالِ تا به امروز و شواهد جدید محتملا از آن بی نصیب نخواهند بود...

با احتمال بالا، نظم جدیدترِ جهانی در اطراف بازیگران قوی شکل خواهد گرفت که طراحی های امنیتی بخش قابل توجه آن خواهد بود، اما در عین حال احتمالا می توان دنیای امنیتی دو یا چندگانه را نیز پیشنهاد داد!

در کنار اقتصاد های بزرگ ، اقتصادهای چابک توانسته اند سلسله مراتب خود را بطور قابل توجهی جابجا نمایند(ارتقا دهند). شاید بتوان گفت بازیگرانی اقتصادی ، که ما آنها را می توانیم سه یا چند اقتصاد بزرگ بدانیم ، تا حدود قابل توجهی هندسه آینده را شکل خواهند داد که امنیت سایر کشورها نیز از آن غیر متاثر نخواهد بود، با اینحال حوزه های انحصاری تری بر پایه فناوری و هوش مصنوعی در تلفیق با زمینه های سخت افزاری گذشته در ابعاد گوناگون و از جمله بعد امنیتی در حال شکل گیری است که ممکن است محیطی چند گانه توصیف نمایند...

در دوره جنگ سرد ، درک امنیت اجتماعی و فرهنگی با توجه به گذشته  بروز شد و در این اثنا مردم نیز بر آزادی خود تمرکز بیشتری یافتند، همچنین نیاز بر آگاهی ها و شروع تمرکز زیست محیطی در این دوره پدیدار گشت. با پایان دوره جنگ سرد از جهتی مصرف و تولید افزایش یافت و کشورها از آلودگی هوا و خطرات مصرف گسترده منابع طبیعی نیز آگاه شدند. از طرفی به نظر می رسد مردم نیز از جنگیدن و خدمت به منافع دولتها (رژیم ها) خسته شده اند، که در منطقه ما بسیاری از آنها الیگارشیک محسوب می شوند...

در تجمیع مولفه های فوق، گرچه جنگ سرد و گذر از آن ، جهان را در یک سیستم جدید قرار داد و امروز ما هنوز شاهد برخی تأثیرات این سیستم هستیم، با اینحال دریک نگاه کلی آینده ای جدیدتر نیز در حال شکل گیری و تکاپو است که احتمالا ابعاد(و گاها مفاهیم) امنیتیِ سنتی و حتی مرتبطِ دوران جنگ سرد را به حاشیه خواهد راند.

امنیت ، که مطابق هرم مازلو در سطح  دوم سلسله نیازهای زندگی هر فرد قرار دارد ، بین دولتها و بازیگران نیز وجود دارد. در طول زمان گذشته مفهوم امنیت برای دولتها به دلیل سالها تجربه  ابعاد متفاوتی به خود گرفته است. به عنوان نمونه در دوران پس از جنگ سرد ، بُعد درکِ از امنیت تغییر داشته است. تغییر درکِ امنیت در دوران پس از جنگ سرد در پنج بعد مختلفِ امنیت سیاسی ، امنیت اقتصادی ، امنیت فرهنگی/اجتماعی ، امنیت محیطی و امنیت نظامی مورد بررسی قرار می گیرد. در ادامه، نظم  جهانیِ  اخیر، به درگاه جدیدی کشیده شده که در ظاهر برخی بازیگران را در موضوع محاسبات امنیتی در برابر محیط ناشناخته ای قرار داده(در جستجو هستند)، و در عین حال دانش پذیری را متغیر مهمی در پژوهش های مرتبط تبیین نموده است.

در نگاه واقع گرایان(ساختاری) ، عامل اصلی که ساختار نظام بین الملل را تعیین می کند ، توزیع قدرت بین بازیگران است. در این زمینه ، ضمن تعریف ساختار نظام بین الملل ، واقع گرایان از مفاهیمی مانند نظم تک قطبی ، دوقطبی و چندقطبی بودن استفاده نموده و سعی داشته اند ساختار روابط دولتها در نظام بین الملل را توضیح دهند. این روزها احتمالا با کمی جسارت و احتیاط می توان گفت آرایش قدرت، مبنای واضحِ خود (آخرین آرایش) را از دست داده است! اینجا بیشترین مشکل برای بازیگرانی وجود خواهد داشت که بطور مستمر پویایی سیاسی خود را در سایه مفاهیم ذهنی سخت شده و ثابت از دست داده اند. به عنوان نمونه ای قابل کنکاش و به زبانی ساده شاید بتوان گفت مفهوم اردوگاه شرق و غرب فروریخته و کسب منافع ملی (و تامین امنیت در مقدمه آن) نیازمندِ روی آوری های جدید و چند سویه است... 

مظاهر پارامتریک (بر پایه پیچیدگی و تنوع)، در حوزه های سیاسی و روابط بین الملل در حال جابجایی به نظر می رسد، و در چنین حالتی ارکان رئالیسمیِ امنیت (ائتلاف ها، پیمان ها، توازن ها و حتی کنترل تسلیحات)  نقش همبندِ خود را در تامین امنیت و ثبات جهانی تضعیف شده می بیند. البته راجع به آنکه بخواهیم بگوئیم آینده چگونه خواهد بود هنوز زود، و حتی گیج کننده است اما به نظر می رسد آزمایشگاه های جدید سیاسی مرتبط با این موضوع ساخته شده یا در مرحله برساخت است!، و بالطبع کشورها در قالب بازیگرانِ سیاسی بویژه در مناطقی همچون خاورمیانه و مناطق همجوار نیازمند ملاحظات بیشتری خواهند بود، چرا که بر روالِ تا به امروز و شواهد جدید محتملا از آن بی نصیب نخواهند بود...

با احتمال بالا، نظم جدیدترِ جهانی در اطراف بازیگران قوی شکل خواهد گرفت که طراحی های امنیتی بخش قابل توجه آن خواهد بود، اما در عین حال احتمالا می توان دنیای امنیتی دو یا چندگانه را نیز پیشنهاد داد!

در کنار اقتصاد های بزرگ ، اقتصادهای چابک توانسته اند سلسله مراتب خود را بطور قابل توجهی جابجا نمایند(ارتقا دهند). شاید بتوان گفت بازیگرانی اقتصادی ، که ما آنها را می توانیم سه یا چند اقتصاد بزرگ بدانیم ، تا حدود قابل توجهی هندسه آینده را شکل خواهند داد که امنیت سایر کشورها نیز از آن غیر متاثر نخواهد بود، با اینحال حوزه های انحصاری تری بر پایه فناوری و هوش مصنوعی در تلفیق با زمینه های سخت افزاری گذشته در ابعاد گوناگون و از جمله بعد امنیتی در حال شکل گیری است که ممکن است محیطی چند گانه توصیف نمایند...

در دوره جنگ سرد ، درک امنیت اجتماعی و فرهنگی با توجه به گذشته  بروز شد و در این اثنا مردم نیز بر آزادی خود تمرکز بیشتری یافتند، همچنین نیاز بر آگاهی ها و شروع تمرکز زیست محیطی در این دوره پدیدار گشت. با پایان دوره جنگ سرد از جهتی مصرف و تولید افزایش یافت و کشورها از آلودگی هوا و خطرات مصرف گسترده منابع طبیعی نیز آگاه شدند. از طرفی به نظر می رسد مردم نیز از جنگیدن و خدمت به منافع دولتها (رژیم ها) خسته شده اند، که در منطقه ما بسیاری از آنها الیگارشیک محسوب می شوند...

در تجمیع مولفه های فوق، گرچه جنگ سرد و گذر از آن ، جهان را در یک سیستم جدید قرار داد و امروز ما هنوز شاهد برخی تأثیرات این سیستم هستیم، با اینحال دریک نگاه کلی آینده ای جدیدتر نیز در حال شکل گیری و تکاپو است که احتمالا ابعاد(و گاها مفاهیم) امنیتیِ سنتی و حتی مرتبطِ دوران جنگ سرد را به حاشیه خواهد راند.

تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل

تمامی حقوق برای مجله ایرانی روابط بین الملل محفوظ است ©2024 iirjournal.ir. All Rights Reserved

Please publish modules in offcanvas position.