جایگاه منافع ملی در سیاست خارجی ایران(بخش پایانی)

دکتر امیر هوشنگ میرکوشش

مفهوم منافع ملی
منظور از منافع ملی، منافع مشترک یک ملت یا همۀ مردمِ یک کشوراست، که مقدّم بر منافع افراد و گرو ه های خاص است ،  منافع ملی همچنین می تواند  متفاوت و در رقابت و یا در برابر منافع ملل دیگر قرار می‌گیرد. منافع ملی در محدوده جغرافیای سیاسی یک کشور، یا سرزمین مشترک تعریف می‌شود که شامل اهداف، خواست‌ها و آرزوهای اقتصادی، سیاسی، نظامی، امنیتی و فرهنگی، ... کوتاه و دراز مدت یک ملت است.
جیمز روزنا معتقد است مفهوم منافع ملی هم در تحلیل سیاسی به کار می رود و هم در عمل سیاسی، به عنوان تحلیل سیاسی حوزه ای است برای بحث و تبیین و ارزیابی کفایت و سمت گیری سیاست خارجی یک کشور، و در مقام عمل سیاسی عموما ابزاری است برای توجیه، تایید یا نفی خط مشی ها و عملکرد زمامداران سیاست خارجی و دولتمردان کشور. از منظر عمل سیاسی معمولا سیاستمداران تلاش می کنند کار ها و اعمال خود را در چارچوب منافع ملی توجیه نمایند و با ادعای این که اهداف آن ها همان منافع ملی است در صدد جلب حمایت مردم می باشند.
کاربرد مفهوم منافع ملی بیشتر با حوزه سیاست خارجی ارتباط دارد. عرصه بین المللی قلمرو منافع کشور های مختلف است و این منافع گاهی با یکدیگر هم سو و بسیاری از اوقات غیر هم سو و متعارض است. تعارض منافع کشور ها موجبات تنازع و تقابل را فراهم می کند و باعث تیره گی روابط و بر خورد های قهر آمیز میان کشور ها می شود. با این وجود عرصه مناسبات بین المللی  تنها عرصه تنازع منافع نیست بلکه عرصه معامله و داد و ستد نیز می باشد. امروزه مفهوم منافع ملی نیز دچار تحول شده زیرا به دلیل وابستگی متقابل کشور ها به یکدیگر و ظهور  فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی دیگر نمی توان از منافع ملی  مفهوم ثابت و مطلقی را برداشت نمود زیرا با کاهش بیشتر اهمیت مرز های ملی و وابستگی متقابل اقتصادی کشور ها این مفهوم نیز با توجه  به تحول در مفهوم امنیت متحول شده است.در مفهوم جدید منافع ملی عبارت است از مصالح  و منافع متقابل بشری ، بنابر این کشور ها ناگزیرند واقعیت بین المللی را نیز در  منافع ملی خود در نظر بگیرند.
سیاست خارجی
روح و بنیان سیاست خارجی را منافع ملی تشکیل می دهد. جوزف فرانکل منافع ملی را مفهوم اساسی سیاست خارجی توصیف می کند. سیاست خارجی عبارت است از استراتژی از پیش تعیین شده دولت ها در خصوص رفتار با سایر بازیگران عرصه بین المللی  و با هدف افزایش منافع ملی. بنا براین سیاست خارجی یک کشور تصویری از تدابیر اصولی برای حفظ و ارتقاء منافع ملی در مقابل کشور های دیگر است. سیف زاده معتقد است تجزیه و تحلیل تصمیم سازی در سیاست خارجی را می توان با شیوه های تعیین منافع ملی تطبیق داد و در حقیقت منافع ملی مربوط به ارزش های پیگیری شده در سیاست خارجی است.
منافع ملی یکی از موضوعات اصلی در  سیاست خارجی به شمار می رود. نظریه رئالیستی بویژه بر این باورست که هر دولت دارای مجموعه واحدی از منافع بوده و سیاست گذاران نیز باید آن منافع را به رسمیت شناخته و آنها را دنبال نمایند. بسیاری از مباحث امروزی در مورد  سیاست خارجی به نوع منافع ملی یک دولت و چگونگی پیگیری آنها مرتبط است.
جوامع متشکل از منافع متعددی بوده که به آسانی با هم منطبق نمی گردند. گروههای مختلف احتمالاً به طور واقعی منافع خود را به عنوان منافع ملی در نظر گرفته و یا احتمال دارد با بدبینی از عنوان «منافع ملی» و یا «منافع ملی حیاتی» برای کسب منافع خاص استفاده نمایند. به این دلیل، بررسی نقش گروههای ذینفع در سیاست گذاری خارجی  نیز حائز اهمیت است.

نقش گروه های ذینفع در سیاست خارجی
اهداف گروههای ذینفع به مانند خود آنها متنوع است؛ از این رو، تعمیم این اهداف نیز دشوار می باشد. اما گروه های ذینفع را می توان بر اساس انگیزه های آنها به چهار دسته کلی تقسیم نمود. دسته اول شامل گروه های ذینفعی است که از سیاستهای خارجی با برخورداری از مزایای اقتصادی بسیار قابل پیش بینی برای گروه، حمایت می نمایند. مثال معمول عبارتست از گروه ذینفع تولید کنندگان خودرو که افزایش تعرفه بر خودروهای خارجی را تحت فشار قرار می دهند. اینگونه تعرفه ها رقابت را کاهش داده و به تولید کنندگان داخلی امکان می دهد تا تعداد خودروهای بیشتر با قیمتهای بالاتر به فروش برسانند.
دسته دوم گروه های ذینفع شامل کسانی اند که به دنبال کسب درآمد مستقیم از دولت می باشند. در اینجا، گروه های ذینفع  امیدوارند تا کالاها یا خدمات خود را به دولت بفروشند. در بسیاری از کشورها، مهمترین بازیگران این گروه، پیمانکاران نظامی هستند. بودجه های نظامی به طور کلی همه هزینه های سیاست خارجی دیگر (از قبیل کمکهای خارجی) را تحت الشعاع قرار می دهد و بخش مهمی از بودجه صرف هر نوع کالای مورد استفاده نیرو های نظامی می گردد. قراردادهای نظامی غالباً بسیار سود آورند و گزینه های سیاست خارجی یا استراتژی نظامی می تواند به طور چشمگیری بر سطح تقاضای دولت برای یک محصول خاص تأثیر گذارد.
دسته سوم گروه هایی هستند که عمدتاً علاقه ای به پول ندارند، هر چند این امر به عنوان یکی از اهداف آنها به شمار می رود. این گروه ها توسط  مردم و یا  سازمانهایی با اهداف  خاص درباره یک جنبه از سیاست خارجی تشکیل می گردند. برخی از این  گروه ها بر سیاست یک کشور خاص تمرکز کرده و برخی دیگر با سیاست درباره یک مسئله خاص در ارتباط می باشند.
دسته چهارم گروه هایی هستند که بر اساس ایدئولوژی و مرام خاص خود و در جهت کسب و افزایش قدرت در داخل و نیز کنترل منابع اقتصادی تلاش دارند بر سیاست خارجی تاثیر گذاشته و آن را در جهت عقاید و انگیزه های خود هدایت  نمایند.

منافع ملی جمهوری اسلامی ایران
دهقانی فیروز آبادی معتقد است در تعریف و تعیین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران چند نکته و اصل باید مورد توجه  قرار گیرد. اول ملحوظ داشتن نظام ارزشی و هنجاری که جمهوری اسلامی از آن نشات می گیرد. دوم،ارزش ها، انتظارات و هنجار های ملی که به صورت بینا ذهنی ساخته شده . سوم،ماهیت و هویت اسلامی نظام جمهوری اسلامی ایران. به عبارتی ایشان معتقد است هویت و ماهیت اسلامی ایران نقش اساسی در تعیین ارزش ها و عناصر تشکیل دهنده منافع ملی جمهوری اسلامی ایفا می کند.
دهقانی در ادامه به پیروی از دیدگاه جورج  و کیوهن منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را در سه ارزش و منفعت تقلیل ناپذیر تقسیم می کند: بقای فیزیکی به معنای ادامه حیات مردم و ملت ایران و نه ضرورتا حفظ سرزمین و حاکمیت؛آزادی یعنی توانایی و آزادی عمل مردم مسلمان ایران در انتخاب نوع حکومت و اعمال حقوق فردی که به وسیله قانون تعریف و تعیین شده و دولت از آن پاسداری می کند؛ رفاه اقتصادی. بر این اساس ایشان اهداف ملی که مستقیما منافع ملی ایران ر تامین می کند را چنین بر می شمارد: بقاء و امنیت ملی؛ استقلال و حاکمیت ملی؛ کسب و افزایش قدرت ملی؛توسعه و رفاه اقتصادی و اعتبار و وجهه مثبت بین المللی.در ادامه دهقانی اهداف فراملی یا اسلامی سیاست خارجی ایران را در پنج هدف کلی چنین بیان می کند: حفظ موجودیت و پاسداری از کیان اسلام ناب،تامین سعادت بشری، ایجاد جامعه واحد جهانی اسلامی،اتحاد و وحدت جهان اسلام و صدور انقلاب اسلامی.
نقش منافع ملی در سیاست خارجی ایران
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻨﻜﻪ اﻫﺪاف ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻠﻲ اوﻟﻮﻳﺖ ﺑﻨﺪي ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ بنابر این ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻠﻲ را ﻧﻴﺰ اوﻟﻮﻳﺖ  ﺑﻨﺪي ﻛﺮد . از ﻟﺤﺎظ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺐ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻠﻲ، ﺑﺎﻳﺪ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ آﻧﭽﻪ از ﻧﻈﺮ دوﻟﺖ ﻫﺎ در درﺟﻪ اول اﻫﻤﻴﺖ ﻗﺮار دارد و درﺷﻤﺎر ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻠﻲ اﺻﻠﻲ آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺣﺴﺎب ﻣﻲ آﻳﺪ ﺣﻔﻆ اﺳﺘﻘﻼل و ﺗﻤﺎﻣﻴﺖ ارﺿﻲآﻧﻬﺎﺳﺖ ﻳﺎ ﻛﺸﻮري ﻛﻪ در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺗﻬﺎﺟﻢ ﺧﺎرﺟﻲ آﺳﻴﺐ  ﭘﺬﻳﺮ اﺳﺖ ﺻﻠﺢ و اﻣﻨﻴﺖ ﺑﺮاي آن ﺟﺰء   ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻠﻲ ﺣﻴﺎﺗﻲ اﺳﺖ   . جیمز روزنا معتقد است اوﻟﻮﻳﺖ   ﺑﻨﺪي ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻠﻲ ﺑﻪ ﺣﻴﺎﺗﻲ و ﻋﺎدي ﺧﻮد ﻣﺘﺎﺛﺮ از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺘﻌﺪدي اﺳﺖ:   1-    ﺷﺮاﻳﻂ و ﻣﻘﺘﻀﻴﺎت آن دوﻟﺖ  ﻓﺮﺿﻲ و ﺷﺮاﻳﻂ ﺟﻮ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ 2-  ﺗﻤﺎم دوﻟﺖ  ﻫﺎ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺧﺎص و ﻣﺸﺎﺑﻬﻲ را ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺣﻴﺎﺗﻲ و ﻋﺎدي ﺧﻮد ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ   . 3-  ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ در ﺷﺮاﻳﻂ ﺧﺎص ﻣﻮﺿﻮع ﻫﺎي ﻣﻌﻴﻨﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻨﺎفع ﺣﻴﺎﺗﻲ ﺗﻠﻘﻲ ﺷﻮﻧﺪ ودر وﺿﻌﻴﺖ دﻳﮕﺮ ﻣﺴﺎﺋﻠﻲ ﻛﺎﻣﻼ ﻣﺘﻔﺎوت ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ آﻧﻬﺎ ﺷﻮﻧﺪ. 4- از ﻧﻈﺮ ﺳﻴﺎﺳﺖﮔﺬاران و ﻧﺨﺒﮕﺎن ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻳﻚ دوﻟﺖ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ اوﻟﻮﻳﺖ  ﻫﺎي ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻲ در سیاست خارجی داشته باشد.  
چنانچه  بیان گردید  منافع ملی جمهوری اسلامی ایران ناشی از ارزش ها ، هویت و ماهیت جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته است که در قالب اهداف ملی و فراملی سیاست خارجی اعمال می شود.  در حالی که دایره تعریف منافع ملی بسیار وسیع تر از موارد مطرح شده است. درستی یا نادرستی سیاست خارجی یک کشور در حفظ منافع ملی کشور، چه اقتصادی، سیاسی و یا نظامی، در نهایت در زندگی روزمره مردم دیده خواهد شد. به عنوان مثال  دستاوردهای اقتصادی و تجارت خارجی چه در حوزه  واردات و چه صادرات در نهایت در میزان در آمد و کسب و کار مردم  تاثیر خواهد گذاشت  بنا براین می توان گفت گسترش تجارت خارجی و رشد اقتصادی و در نتیجه رفاه مردم جزء منافع ملی دارای اولویت محسوب می شود.

نتیجه گیری
با توج به تعاریف و موارد مطرح شده جمهوری اسلامی ایران در 40 سال گذشته با تاکید بر منافع فراملی ناشی از ارزش های انقلابی و اسلامی از منافع ملی که در بردارنده منافع آحاد مردم و کشور است غافل مانده است . رفاه  اقتصادی مردم به عنوان مهم ترین رکن منافع ملی نیازمند روابط خارجی خوب با همسایه ها و سایر کشور های جهان است . باتوجه به آمار های اخیر به ویژه آمار مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی 40 درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی می کنند و با توجه به نبود روابط مناسب اقتصادی میان ایران و کشور های  دیگر  این روند سیر صعودی دارد و ریزش جمعیت زیر خط فقر به خط فقر مطلق دور از ذهن نیست. به نظر می رسد اولویت دیگر منافع برون مرزی نیست و لازمه رفاه اقتصادی در اولویت  قرار گرفتن رفاه اقتصادی مردم است.
بقاء و امنیت ملی وکسب و افزایش قدرت ملی نیازمند توسعه و رفاه اقتصادی و اعتبار و وجهه مثبت بین المللی است . برای رسیدن به رفاه اقتصادی بازبینی در اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ضرورت دارد و این کار اهمیت منابع سیاست خارجی در سیاستگذاری و اجرای سیاست خارجی را نشان می دهد. منافع ملی زمانی جایگاه واقعی خود را در سیاست خارجی پیدا  می کند که تجارت خارجی و دادو ستد باجهان افزایش یابد  و در نتیجه رشد و رفاه اقتصادی  حاصل شود  و لازمه چنین رفاهی روابط دوستانه با دیگر کشور ها به ویژه با همسایگان است. ادامه تنش ها و خصومت ها با دیگر کشور ها می تواند منافع حیاتی  و تمامیت ارضی کشور را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
منافع مشترک یک ملت یا همۀ مردمِ یک کشور مقدّم بر منافع افراد، و گروه های ذینفع و ذی نفوذ است  . دست یابی به منافع ملی نیازمند تفکر  و اراده ای ملی است و این مهم بدون در نظر گرفتن منافع کل مردم  و در محدوده جغرافیایی سرزمین ایران امکان پذیر نیست. تنها زمانی اندیشه و تفکر می تواند  فراتر از مرز ها جایگاه پیدا کند که رفاه اقتصادی  مردم و تفکر برخاسته از منافع ملی اولویت یابد و در نتیجه  سیاست خارجی ناشی از این منافع ملی در خارج از کشور نیز  برند گردد . با سیاست خارجی مبتنی بر اهداف فراملی و بدون توجه به اهداف ملی حتی نمی توان دستاورد های احتمالی در عرصه سیاست خارجی فراملی رادر درازمدت حفظ نمود. بنابر این لازمه بقاء و حفظ منافع حیاتی و حفظ  استقلال و حاکمیت ملی، تغییر در اولویت ها  و اهداف  سیاست خارجی  است  که  توجه و اولویت یافتن  منافع ملی مردم ایران را غیر قابل اجتناب می سازد .

 

تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل