زهرا شریف زاده: دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه آزاد شاهرود
ونزوئلا یا همان "ونیز کوچک" کشوری با جمهوری فدرال در شمال آمریکای جنوبی با وسعت 912/050 كيلومتر مربع در همسايگي كلمبيا، برزيل و گويان واقع شده و کریستف کلمب وقتی در سال ۱۴۹۸ به کرانههای شرقی این کشور رسید، به قدری مجذوب چشمانداز منطقه شد که آن را سرزمین زیبایی نامید. "ونیز کوچک "در 1522 مستعمره اسپانیا بودهاست،از اوايل قرن نوزدهم، مبارزات استقلال طلبانه مردم ونزوئلا آغاز شد كه با شكست مواجه گرديد. با اين حال سيمون بوليوار، آزادي خواه معروف امريكای جنوبی، مبارزاتش را ادامه داد و در 5 ژوئيه 1811 استقلال ونزوئلا را اعلام نمود.این کشور در بعد وسیع دارای صنعت نفت، تنوع زیستمحیطی منطقه و مشخصههای طبیعی می باشد اما اکنون در برزخی سرگردان در میان نیکلاس مادورو، رئیسجمهور این کشور و خوان گوآیدو، رئیس مجلس گرفتار شده است.مادورو و طرفدارانش خود را سوسیالیستهایی انقلابی میخوانند ومخالفان را متهم میکنند که در تلاشند تا یک رئیسجمهور دستنشانده آمریکا را در این کشور نفتی به قدرت برسانند و شورای ملی ونزوئلا هم اعلام کرد که نیکلاس مادورو، مشروعیت ریاست جمهوری ندارد و او را رسما "غاصب" این مقام توصیف کرد. براستی در ونزوئلا چه خبر است و ریشههای این بحران در چیست؟
در روزهای اخیر، صدها هزار نفر در سراسر کشور ونزوئلا در خیابان ها علیه دولت نیکولاس مادورو به تظاهرات پرداخته اند که توسط گارد ملی و پلیس ملی با گاز اشک آور (و حتی مهمات مرگبار سرکوب شده اند. رهبران اپوزیسیون(خوان گوایدو) می گویند که در خیابان ها اعتراضات خود را ادامه خواهند داد تا زمانی که قانون اساسی ترمیم شود، زندانیان سیاسی آزاد شوند و انتخابات عمومی برنامه ریزی شود.این روزها برای ونزوئلا روزهایی سرنوشت ساز است. این کشور سالهاست که در بحران عمیق سیاسی اقتصادی فرورفته و شکافهای قابل توجهی میان نخبگان، طبقه متوسط و شهروندان کم درآمد در این کشور وجود دارد.
برای پی بردن به بحران های اخیر ونزوئلا نگاه خود را در دو حوزه داخلی و خارجی متمرکز می نمائیم. در حوزه داخلی مسائل اقتصادی وسیاسی حائز اهمیت است. دربعد اقتصادی در زمان به قدرت رسیدن چاوز روزانه سه میلیون و200 هزار بشکه نفت تولید می شد ولی اکنون میزان تولید آن به 2/1 میلیون بشکه رسیده است واز آنجایی که اقتصاد این کشور بر درآمد نفت می باشد ویک دولت رانتیر یا تحصیلدار است دچار تورم،بیکاری وفقر شده است . فروپاشی اقتصادی ونزوئلا که در چهار سال اخیر بسیار شدت گرفته موجب شده تا این کشور با مشکلاتی بنیادین نظیر کمبود غذا و دارو روبهرو شود. گاهی نفت را که نفرین سیاه میخوانند، میتواند در صورت عدم مدیریت صحیح درآمدهای نفتی، سرنوشت نامطلوبی را برای کشورهای نفتی رقم بزند؛ کمااینکه این اتفاق برای ونزوئلا رخ داده است. درآمدهای نفتی در زمان چاوز بسیار نامطلوب هزینه شد. صرف برخی همسایگان ونزوئلا شد، هزینه اتحادیههای بولیواری در داخل ونزوئلا شد، شبکهای از هواداران دولت چاوز به وجود آمد و در این راه هزینه شد. بخش بزرگی از این درآمدها خرج خدمات اجتماعی رایگان شد و غیره. اما پس از کاهش قیمت نفت و طبیعتا کاهش درآمدهای دولت، اقتصاد ونزوئلا را بهسرعت تحت تاثیر خود قرار داد. یعنی اقتصاد تک محصولی نفتی، منجر به بروز مشکلات فراوانی برای دولت شد و مشکلات اقتصادی و تورم دامنگیر دولت شد. مادورو نتوانست پیوندهای مناسبی با جامعه مدنی برقرار کند، نتوانست با نیروهای اپوزیسیون به یک همگرایی و تفاهم ملی دست یابد. همه این موارد باعث بروز بحران حاد اقتصادی شد بگونه ای که رکود اقتصادی ونزوئلا در سال ۲۰۱۴ در حالیکه بهای نفت نصف شد، تورم در سال ۲۰۱۶ به ۸۰۰ درصد رسید ونتیجه ی آن مهاجرت گسترده حدود ۳میلیون نفری مردم را در پی داشت، فقر به وضعیت اسفباری رسید، نرخ جرم و جنایت افزایش یافت و نارضایتی اقتصادی بهوجود آمد.
اما دربعد سیاسی خوآن گوآیدو رئیس جدید "شورای ملی" می گوید که با تصمیم این پارلمان، و بر اساس اختیاراتی که قانون اساسی ونزوئلا به این نهاد داده، نیکلاس مادورو به دلیل آزاد نبودن انتخاباتی که در سال ۲۰۱۸ برگزار شد، مشروعیت قانونی ندارد.استناد وی به مواد 233 (1) و333 (2) قانون اساسی ونزوئلا می باشد . همچنین دولت این کشور متهم است که به اصول دموکراسی پایبند نیست و مخالفانش را سرکوب میکند. رهبران مخالف مادورو در ونزوئلا عموما یا در زندان هستند یا در حبس خانگی.رسانههای مخالفان نیز به شکل سیستماتیک با محدودیتهای فزایندهای روبهرو هستند. بر اساس اعلام سازمان گزارشگران بدون مرز(3)، این کشور در دسته کشورهایی قرار دارد که از آزادی رسانهها در آن خبری نیست و حکومت مادورو به هیچ وجه رسانههای مستقل را تحمل نمیکند. این سازمان وضعیت ونزوئلا در سالهای اخیر را به یک "جنگ رسانهای" شبیه دانسته است. مادورو که در دور دوم ریاست جمهوری خود با درصد کمتری نسبت به دور اول به کاخ ریاست راه یافته بود، موقعیت داخلی ضعیفتری پیدا کرد. به جای تفاهم و انسجام داخلی، دست به سرکوب مخالفان و اپوزیسیون زد. همه این موارد طرح شده، زنجیرهوار و پشت سر هم رخ داد که نهایتا به فقدان مشروعیت سیاسی مادورو منجر شده است.
در حوزه خارجی بایستی نقش و حضور امریکا ،همسایگان ونزوئلا ،روسیه ،چین را در "سرزمین زیبایی" بررسی نمود :
- آمریکا در ونزوئلا در پی دست یافتن به ذخایر نفتی است در واقع کاخ سفید با این اقدام خود می خواهد آینده انرژی جهان را مدیریت کند. در وضعیت فعلی که سیاست های عربستان سعودی کاملا هماهنگ با آمریکاست. اگر کشور دومی در زمینه انرژی همانند سعودی ها با آمریکا متحد استراتژیک باشد، این کشور به راحتی خواهد توانست در زمینه انرژی کشورهای روسیه، ایران و سایر دولت های مخالف آمریکا را تحت فشار بگذارد.دیگر اینکه نفت کشور ونزوئلا برای پالایشگاه های آمریکا کاملا مناسب است و آمریکا با در اختیار داشتن نفت این کشور، می تواند هزینه های خود را بشدت تقلیل دهد. از طرفی تمایل دولت مادورو به سمت شرق باعث شده است که آمریکایی ها حضور کشورهای روسیه وسایر رقبا را در نزدیکی مرزهای خود تحمل نکنند. ونهایتا اینکه ونزوئلا آخرین پل برای بازگشت کامل واشنگتن به آمریکای لاتین است، در حقیقت واشینگتن کشورهای امریکای لاتین را حیاط خلوت خود می داند عملیات خلیج خوک ها نمونه ای از این خط مشی سیاسی می باشد .
- به گزارش سازمان ملل متحد، روزانه هزاران ونزوئلایی تصمیم به خروج از آن کشور می گیرند. بیش از دو میلیون نفر در چند سال گذشته به علت مشکلات سیاسی و اقتصادی ونزوئلا را برای زندگی بهتر ترک کرده اند و در کشورهای همسایه، مانند کلمبیا، برزیل و اکوادور پناه گرفته اند. به طوری که کمیساریای آوارگان و پناهجویان(4) سازمان ملل از همسایگان ونزوئلا خواسته است به شهروندان ونزوئلا در راه رسیدن به امنیت و تقاضای پناهندگی کمک کنند.همچنین شروع دولت های راست گرایی برزیل ،شیلی وآرژانتین زمینه را برای هرگونه اقدامات نظامی در این کشور(ونزوئلا) فراهم کرده است.
- پول و سیاست، منافع اصلی مسکو در ونزوئلا هستند. همکاری های این دو کشور از 2006 شروع شد در مسکو قرارداد تعامل میان "روس نفت" و "پی دی وی اس ای" را امضا شد حالا میلیارد های روسیه در حال غرق شدن دولت کاراکاس است. مادورو دیگر از ذخایر ارزی محروم شده و نمی تواند بدهی های خود را پس داده و برای خرید مواد غذایی و دارو برای اهالی کشور خود پول بدهد. بنا به برآورد های صندوق بین المللی پول میزان تورم به 720 درصد رسیده و به سرعت بیشتر می شود و قرار است امسال محصول ناخالص ملی این کشور احتمالا به 7.4 درصد کاهش یابد.سرنگونی دولت سوسیالیستی مادورو، سرمایهگذاریهای نفتی روسیه را به مخاطره میاندازد و حضور بازیگران تازه در عرضه نفت، نقش روسیه در بازار جهانی انرژی را کمرنگ میکند. "روسنفت "(5) در پنج پروژه شرکت نفت و گاز دولتی ونزوئلا شریک است و سهمی ۲۶ تا ۴۰درصدی در این طرحها دارد. اگر مادورو سقوط کند، بعید است دولت جدید بگذارد سرمایهگذاران خارجی بدون طی فرایند قانونی و مزایدههای رسمی، امکان حضور در این کشور را بیابند. علاوه بر آن مسکو در ۲۰ سال گذشته حدود ۱۱ میلیارد دلار اعتبار به کاراکاس داده است. مشخص نیست چه میزان از این وامها در سالهای گذشته مسترد شدهاند.لازم بذکر است استقبال مادورو از هواپیماهای UT-160روسیه یا قوی سفید که قادر به حمل موشکهای اتمی کوتاه برد و برد پرواز آن بدون سوختگیری به دوازده هزار کیلومتر میرسد ،می تواند دلیلی بر افزایش بحران در ونزوئلا باشد چرا که آمریکایی ها را سخت به وحشت انداخت بطوری که به آن واکنش نشان دادند و مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در در توئیتر خود نوشت: «مردم روسیه و ونزوئلا باید این موضوع را آنطور که هست ببینند: دو دولت فاسد، پول مردم را تلف میکنند و در حالی که مردم در رنج هستند، آزادی را به باد میدهند»
- شاید چینیها برای وام دادن به ونزوئلا، پیش شرط و خواستهای نداشته اند اما شکی نیست که برای چینیها در هنگام کار با دولت های خارجی، مسائلی مانند وضعیت حقوق بشر، حفاظت از محیط زیست و فساد دولتی اهمیتی ندارد. حتی تا سال های اخیر، ملاحظات ژئوپلتیک هم برای چینیها اهمیت کمتری داشته، ولی شکی نیست که چینیها بر منفعت هر چه بیشتر متمرکز هستند.انگیزه اصلی چینیها از سرمایهگذاریها و وام دادنهای بعد از سال 2000، فتح بازارهای جدید و تأمین مواد اولیه بوده است. در فاصله سال های 2007 تا 2014، چینیها 63 میلیارد دلار یعنی برابر با 53 درصد وامهای خود به کشورهای آمریکایی لاتین، به ونزوئلا وام دادند. چینیها برای پرداخت این وامها یک شرط مهم داشتند، برای تضمین بازپرداخت وامها، چینی شرط کردند که بازپرداخت وامها در قالب صادرات نفت ونزوئلا به چین انجام شود. در شرایطی که قیمت نفت در فاصله سال های 2007 تا 2014، اغلب در محدوده نزدیک به صد دلار رسید، گویا پیشنهاد چینیها برای دو طرف مناسب است، ولی وقتی که قیمت نفت در ژانویه 2016 به حدود 30 دلار رسید، اوضاع برای ونزوئلاییها بسیار سخت شد. ونزوئلاییها برای بازپرداخت وامهای خود به چین، مجبور بودند، دو برابر میزانی که بر سر آن توافق شده بود، به چین نفت تحویل دهند.اگر روزی دولت فعلی ونزوئلا سقوط کند و مادورو از قدرت کنار برود، چینیها که به گفته مادورو خواهر ونزوئلا می باشد با وضعیت بغرنجی مواجه خواهند شد. مخالفان دولت مادورو از وضعت قرضهایی که چاوز و مادورو بالا آوردهاند، آگاه هستند. شاید دولت جدید از بازپرداخت وامهایش به چین سر باز بزند و به دنبال جلب حمایت آمریکا برود. این مسأله هم از نظر سیاسی و هم از نظر اقتصادی به ضرر چین خواهد بود.
با بررسی دلایل ایجاد شده برای بحران های ونزوئلا اعم از حوزه داخلی یا خارجی می توان چندین سناریوی احتمالی را در این مورد ترسیم کرد:
علیرغم هرج و مرج در روزهای اخیر، مادورو احتمالا سعی می کند تا جایی که امکان پذیر است در قدرت بماند،مادورو از قدرت کنارهگیری میکند اما ایدئولوژی سیاسی او و وضعیت اسفبار اقتصادی ادامه مییابد ، افزایش فشارهای داخلی و خارحی ممکن است در نهایت مادورو را متقاعد کند که باید با اپوزیسیون به توافق برسد و کناره گیری کند، ارتش ونزوئلا یکی از مهمترین نهادهای آن کشور است و از مادورو حمایت می کند. اگر وضعیت بحران سیاسی بدتر شود ارتش می تواند در نهایت تصمیم گیرد که اکنون باید وارد عمل شود، مادورو را کنار بگذارد و خود زمام امور را در دست گیردو سناریوی آخر حمله نظامی خارجی است که نتایج مرگبار، پرهزینه و بلند مدتی خواهد داشت و می تواند کشو را درگیر جنگ داخلی کند.
ونزوئلا اکنون به صحنه کشمکش راست گرایان و چپگرایان تبدیل شده و هر کشوری با توجه به گرایش دولت خود سعی دارد نقشی در این صحنه پرخطر ایفا کند. در این میان آمریکا و برخی متحدانش در آمریکای لاتین بیش از دیگران برای دخالت در ونزوئلا از خود اشتیاق نشان میدهند.
(1) در ماده ۲۳۳ آمده که شورای ملی میتواند رئیسجمهور را با رای خود برکنار کند و در چنین وضعیتی، رئیس شورای ملی به شکل موقت ریاست قوه مجریه را بر عهده خواهد گرفت.
(2) در ماده ۳۳۳ هم تاکید شده که اگر قانون اساسی کشور زیر پا گذاشته شود، همه شهروندان موظفند برای برقراری دوباره قانون اساسی بکوشند.
(3) Reporters Without Borders
Office of the United Nations High Commissioner for Refugees(4)
(5)شرکت نفت و گاز روس است، که ۶۹٫۵٪ درصد از سهام آن متعلق به دولت روسیه و ۱۹٫۷۵٪ درصد از سهام آن در اختیار شرکت بریتانیایی بیپی میباشد. دفتر مرکزی این شرکت، در منطقه بالچوگ، در نزدیکی کاخ کرملین، در شهر مسکو مستقر میباشد
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل