رامتین رضایی، عضو هیئت تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل
شانزدهمین هم اندیشی علمی تخصصی گروه مطالعات روابط بین الملل
سلسله مباحث "ابهام در آینده خاورمیانه"
گردآوری و تدوین: لیلا طباطبایی/امیر مقدمی
دست کم پس از پایان جنگ جهانی دوم تا به امروز خاورمیانه همواره پر تنش ترین و تقریبا بی ثبات ترین منطقه جهان به شمار رفته است. به رغم و جود دوره هایی از ثبات نسبی اما این منطقه همواره گرفتار تنش و اختلافات فزاینده در سطح بازیگران درون منطقه ای و فرامنطقه ای بوده است.
تنش ها و تعرضات همواره در هر سه سطح میان دولت ها ، دولت ها و بازیگران فروملی و دولت ها و بازیگران فرامنطقه ای و فراملی خود را نمایان ساخته اند.به دلیل وجود همین تعارضات بی پایان و فزاینده آینده این منطقه همواره در پاره ای از ابهام،نگرانی و تیرگی قرار داشته است.بنابراین به منظور آینده پژوهی دقیق و علمی باید به این سوال مهم پاسخ داد. چرا در خاورمیانه تنش و تعارض فزاینده وجود دارد؟
هرچند که از زوایای مختلف و متعددی می توان به این سوال پاسخ داد اما همواره تنها یک پاسخ برای این پرسش برجستگی و اقبال بیشتری داشته است.ذخایر عظیم نفت و مداخله (توطئه) ابرقدرت ها و قدرت های بزرگ تنها عاملی شناخته شده که خاورمیانه را به تنش و آشوب مداوم کشانده و آن را بازتولید می نماید. نظریات و تحلیل های توطئه باورانه که در کشور ما تقریبا یک پارادایم مسلط شناخته شده و محبوبیت بی پایانی نزد عوام و نخبگان دارد، عملا تمامی ویژگی ها و مختصات ساختاری،فرهنگی و گفتمانی منطقه را نادیده گرفته و با یک رویکرد شدیدا سطحی و تقلیل گرایانه صرفا منافع بیگانگان را عامل تنش و منازعه در منطقه معرفی می نماید.
به دلیل گرایش و اقبال رویکرد توطئه باورانه همواره خصوصا در سالیان اخیر نه تنها تحلیل و تفسیر تحولات خاورمیانه با مشکل و کاستی های فاحشی مواجه بوده بلکه مهم تر از آن پیش بینی و آینده پژوهی را نیز در این خصوص با چالش و ابهام مواجه می سازد. بنابراین ابهام در آینده خاورمیانه بیش از هر چیز ناشی از شناخت غلط،سطحی و توطئه باورانه است. نگاهی علمی به گفتمان های فرهنگی و اجتماعی منطقه قطعا ما را به درک درست و پیش بینی پذیری کارآمد تری سوق خواهد داد.
شناخت بهتر و صحیح تر خاورمیانه و روندهای آن مستلزم توجه به نظریه های هنجاری و پسا اثبات گرایانه است.تداوم تاکید به نظریاتی که صرفا بر جنبه های فیزیکی قدرت و امنیت استوار هستند(واقع گرایی) بدون توجه به واقعیات و ملزومات آن مانند: ملت-دولت مدرن، شناخت تحولات و آینده خاورمیانه را با ابهام و مشکل مواجه می سازد. الکساندر ونت و نیکلاس اونف در چارچوب نظریه سازه انگاری، واقعیت را برساخته های اجتماعی و حاصل دانش بین الاذهانی می دانند.
این برساخته های اجتماعی و بین الاذهانی ازبطن فرایندهای اجتماعی فرهنگی و آموزشی بروز پدیدار گشته و نگرش توده ها و نخبگان به سیاست، روابط بین الملل و غیره را شکل می دهد. در یک نگاه سازه گرایانه می توان گفت که نخبگان و توده های منطقه خاورمیانه در جنبه های مختلفی نسبت به سیاست و کنشگری سیاسی دارای درک بین الاذهانی هستند.در خاورمیانه سیاست صرفا عرصه ای برای منازعه و مبارزه بی امان درک می شود. نه عرصه ای برای همکاری یا همگرایی سیاست خارجی و خصوصا منطقه ای محلی برای بلندپروازی،ماجراجویی،کسب سرافرازی و عزت نفس بدون توجه به ظرفیت ها و توانایی های داخلی شناخته و درک می شود.
به عبارت بهتر سیاست خارجی و منطقه ای، میدانی است جهت کسب قهرمانی و افتخار و نه عرصه ای برای افزایش ظرفیت،توسعه و رفاه اجتماعی بی توجهی به توسعه اقتصادی و صنعتی و ارتباط آن با سیاست خارجی تمایل شدید به جنبه سخت افزاری قدرت: در خاورمیانه نخبگان و مردم به مانند قرن نوزدهم اروپا اشتیاق زاید الوصفی به داشتن تسلیحات و جنگ افزار پیشرفته و نیروهای نظامی گسترده نشان داده و قدرت را صرفا در بعد نظامی آن درک می کنند و نه در بعد اقتصادی و تجاری آن به دلیل برخورداری از چنین ادراکات و ذهنیات مشترکی است که دولت های خاورمیانه همواره خود را در معرض تهدید و یا به عبارت بهتر توطئه دیگران احساس می کنند. تهدیدات ادراک شده از سوی کنشگران خاورمیانه بیش از آنکه متوجه موجودیت فیزیکی آنها باشد متوجه باورها و تلقیات آنها از خود و دیگریست.
بنابراین تنش و تقابل در خاورمیانه بیش از هرچیز برداشت و ادراکات پر هزینه و پر تنش کنشگران است و نه صرفا سیاست های بازیگران فرامنطقه ای. تنش و تقابل در خاورمیانه بیش از هرچیز برداشت و ادراکات پر هزینه و پر تنش کنشگران است و نه صرفا سیاست های بازیگران فرامنطقه ای.و این عامل اصلی ابهام و اضطراب و تیرگی در آینده خاورمیانه به شمار می رود. در نهایت باید گفت که منطقه خاورمیانه نیازمند تغیر یا اصلاح جدی آموزشی،فرهنگی و گفتمانی است تا در آینده بتواند از زنجیر خشک و کم محتوای توطئه باوری و تنش فزاینده رهایی یابد.
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل