هوش مصنوعی و روابط بین الملل

دکتر امیر هوشنگ میرکوشش

هوش مصنوعی کلیدی برای آینده پویای  روابط بین الملل است. به نظر می رسد امنیت بین الملل و روابط بین الملل جاذبه های جدیدی برای نو آوری های هوش مصنوعی و برنامه های کاربردی است. در میان تمامی طیف های رفتاری انسان، شاید سیاست دشوارترین رفتاری است که بتوان آن را به صورت اتوماسیون در آورد. سیاست ذاتا امر پیچیده ای است که پیچیدگی رفتار انسان  هم به عنوان یک فرد و هم در ابعاد اجتماعی را منعکس می کند. این پیچیدگی در سطح روابط بین الملل بسیار واقعی تر به نظر می رسد.
در آینده نزدیک با پدیدار شدن هوش مصنوعی در سطح انسانی  به نظر دور از ذهن می رسد که بتوان آن را هوش مصنوعی عمومی نامید. حتی اگر پیشرفت در این زمینه سریع تر از پیش بینی ها باشد، مقاومت قابل توجهی در برابر ایده تبدیل مسئولیت به ماشین وجود دارد. امروزه می توان این موضوع را به ویژه در مباحث مربوط به خودرو های بدون سرنشین و سیستم سلاح های رباتیک مشاهد کرد. بنا براین پیش بینی جهانی که در آن عناصر تصمیم گیری سیاسی توسط ماشین ها در کلیت آن ها، بدون داشتن تصوری از دنیای کاملا متفاوت هوشمند آینده، بسیار دشوار است.
تصور یک رئیس جمهور یا نخست وزیر رباتیک دور از ذهن است ، اما این بدان مفهوم نیست که هوش مصنوعی  بر سیاست بین الملل تاثیر قابل توجه ای نخواهد گذاشت.این تاثیر احتمالا پراکنده و نامحسوس است. این تاثیر از طریق تغییر در روش های تصمیم گیری و یا اطلاعات انسان های تصمیم گیرنده بروز و ظهور پیدا خواهد کرد، تا جایی که اجازه ندهند هوش مصنوعی تصمیم گیرنده باشد. ملاحظه کاربرد هوش مصنوعی در روابط بین الملل به درستی شامل ساختار هایی است که تصمیم گیرندگان از آن حمایت می کنند و سرعتی که با آن تصمیمات گرفته می شود.
به طور خلاصه به نظر می رسد که سیستم های هوش مصنوعی جایگزین انسان ها در سطوح بالای تصمیم گیری نخواهد شد اما به طور فزاینده ای هوش مصنوعی  بخشی از فضایی است که تصمیم گیرندگان انسانی در آن فضا عمل می کنند. این سیر تکاملی هم فرصت هایی بزرگ و هم خطرات قابل توجهی را به وجود می آورد، بنابراین توجه به تاثیرات بالقوه در مراحل اولیه بسیار حیاتی است. پرسش مطرح این است که هوش مصنوعی چگونه می تواند با روابط بین الملل سازگار شود؟
هوش مصنوعی در نهایت ممکن است قادر به اجرای تمامی وظایف عملیاتی یا شناختی که هوش انسانی در حال حاضر برای آن ضروری است، باشد . اما با توجه به این احتمال که چنین هوش مصنوعی دهه ها یا حتی قرن ها برای توسعه یافتن نیاز داشته باشد، تحلیل گران و سیاستمداران کنونی ممکن است به طور منطقی روی وظایف اختصاص داده شده به هوش مصنوعی در کوتاه مدت تمرکز نمایند.
چنین وظایفی به شدت به قابلیت های هوش مصنوعی بستگی دارد. البته ماشین ها قادر به پردازش داده های بسیار زیاد و به صورت فوق العاده سریع می باشند. آن ها همچنین می توانند حجم اطلاعات بسیار بالاتری را نسبت به ذهن انسان در اختیار قرار دهند.  یک ماشین می تواند با یک نرم افزار دقیق، الگو ها در داده ها را به سرعت و دقت بیشتری نسبت به انسان شناسایی کند. با این وجود ماشین ها هم محدودیت های خاص خود را دارند و بر اساس مجموعه ای از پارامتر ها  عمل می کنند.
به عنوان مثال،اولین مورد تصادف مرگبار یک خودروی بدون سرنشین مدل تسلا اس را در نظر بگیرید که در می سال 2016 با سرعت تمام به سمت یک کامیون رانده شد، و انسان راننده آن در تصادف کشته شد. بر اساس بررسی ها مشخص شد که سنسور های خودرو با انعکاس نور خورشید که یدک کش کامیون را به رنگ سفید می شناخت، گمراه شدند و قادر به تمایز آن از آسمان نبود. سیستم خودران نه ترمز کرد و نه به انسان  راننده هشدار برخورد نزدیک را داد. بازرسان نتیجه گرفتند که مسئولیت نهایی با راننده انسان بوده است که به درستی نتوانسته نظارت نماید که منجر به حادثه شد.
صرف نظر از مسئولیت قانونی، تصور این که یک انسان چنین خطایی کند، دشوار است. در همین راستا، تصور این که سیستم هوش مصنوعی مرتکب انواع اشتباهات انسانی که به نتایج وحشتناکی منتهی می شود نیز غیر ممکن است(مثل خطایی که رانندگان خسته، پریشان یا مست مرتکب می شوند). ماشین و انسان دارای قابلیت های مختلف و مهمی هستند و اشتباهات متفاوتی بر اساس معماری های تصمیم گیری اصولا واگرا مرتکب می شوند.
یکی از راه حل های متداول ترکیب انسان و ماشین در این است که می توان این امکان را فراهم کرد که مکمل یکدیگر باشند . می توان  یک رابط مناسب میان  دو عامل انسان و ماشین به عنوان میانجی تعبیه نمود .
 هوش مصنوعی می تواند سه نقش را به طور خاص در روابط بین الملل و سیاست گذاری ایفا نماید:
•    نقش تحلیلی
•    نقش پیش بینی کننده
•    نقش های عملیاتی

نقش تحلیلی
سیستم های هوش مصنوعی در حال حاضر دارای نقشی تحلیلی هستند که از طریق مجموعه ای از داده های بزرگ و نتیجه گیری بر اساس تشخیص الگو تنظیم شده اند. این نقش ها وظایفی خسته کننده هستند که به طور کلی به عنوان بالاترین اولویت برای اتوماسیون شناخته می شوند.
نظارت بر خروجی سنسور های تنظیم شده برای تایید صحت به عنوان مثال، یک معاهده کنترل سلاح های هسته ای ، شیمیایی یا بیولوژیکی مملو از شغل برای تحلیل گران انسانی است، هر چند که نیاز به آموزش تخصصی و حرفه ای دارند. در مقابل یک سیستم ماشینی آموزشی که برای انجام همین کار تنظیم شده هرگز  از وظایفش خسته نمی شود و در حالی که ممکن است به خصوص در روند یادگیری از متخصصان انسانی، برای نظارت و اصلاح دقت سیستم  استفاده نماید .
در یک مدل مشابه، ممکن است فرآیند های هوش مصنوعی برای بهینه سازی روند جنبه های جسورانه تر تبادل سیاسی بسیار مفید باشد. با توجه به افزایش مقدار داده های زمانی تولید شده توسط عملیات تجاری و صنعتی، تصور سیستم های هوش مصنوعی در نظارت تجارت و تغذیه فرآیند های تصمیم گیری در مورد سیاست های اقتصادی دشوار نیست.
به عبارت دیگر، هوش مصنوعی در نحوه چگونگی نگاه و فهم سیاست گذاران به جهان بسیار اهمیت می یابد. برای انجام این کار ، آن ظرفیت خود برای پردازش اطلاعات را به طور موثر گسترش خواهد داد، اما به طور همزمان عدم قطعیت ها ی جدید و پیچیدگی ها نسبت به پروتکل های تصمیم گیری مستقیم را  نیز ارائه می دهد  .

نقش پیش بینی کننده
یکی دیگر از نقش های هوش مصنوعی می تواند پیش بینی به جای تحلیل باشد. به عبارت دیگر،در جایی که کاربرد تحلیلی هوش مصنوعی به قصد پیاده سازی عملیات جاری است، سیستم های هوش مصنوعی می توانند فرصت هایی برای سیاست گذاران در درک رویداد های آینده فراهم کنند.
یکی از مثال ها در عرصه امور بین الملل امکان مدلسازی مذاکرات پیچیده است. با استفاده از سیستم های هوش مصنوعی برای نظارت بر انطباق و پیشرفت کیفیت ابزار های پیچیده بین المللی ، مذاکرات رسمی (اقتصادی یا استراتژیک) می توان از متد های آموزش ماشینی پیچیده  برای پیش بینی موقعیت ها و تاکتیک های دیگران بهره برد.  اما تعدادی از عوامل تعدیل کننده باید در نظر گرفته شوند. به طور مشخص، به عنوان مثال، در حالی که الگوریتم های پیش بینی شده یا برخی از موفقیت ها در برخی از ظرفیت ها نشان داده شده اند، آن ها هنوز لزوما دقیق تر از معادل انسان خود نیستند.  زمان، دانش انباشته شده  و سخت افزار کامپیوتر به طور فزاینده  قدرتمند در نهایت ممکن است در مقایسه نسبتا دقیق ( یا دقیق تر از) پیش بینی های ساخته شده انسانی باشد. اما ماهیت پیش بینی  وجود یک استاندارد روشن از موقعیت در این عرصه را بعید می سازد. علاوه بر این ، همان طوری که در مثال تسلا دیده می شود در تصادف مرگبار سال 2016، رابطه میان ماشین و درک انسان از جهان پتانسیل جدیدی برای محاسبات اشتباه ایجاد می کند  و لزوما مزایای جبران کننده را فراهم می کند. این پتانسیل توسط این واقعیت پیچیده  تشدید می شود که مذاکرات پیچیده بنا بر تعریف چند جانبه است. سیستم ماشین و اپراتور انسانی به سادگی تلاش نمی کنند که از مجموعه ای از قوانین موثرتر پیروی کنند؛ آن ها در حال تلاش برای پیش بینی اقدامات و همگام سازی یک یاچند  رقیب هستند که آن ها نیز با کاربرد الگوریتم های پیش بینی همین کار را انجام می دهند.
ممکن است نقش های پیش بینی کننده دیگری برای هوش مصنوعی در مورد ژئوپلیتیک، پیش بینی دقیق تر انتخابات،عملکرد اقتصادی و سایر رویداد های مرتبط در نظر گرفته شود ، اما چنین حوزه هایی کمتر آموزش ماشینی  است و بیشتر مربوط به مقدار داده هاست و بنابر این باید در همان سطح در نظر گرفته شود.

نقش های عملیاتی
حوزه پایانی تا حدودی متفاوت است و سیستم های اتوماسیون را به شکل سنتی ربات ها پوشش می دهند.پیامد های این برنامه ها به احتمال زیاد گسترده و غیر مستقیم است، اما اهمیت بالقوه آن ها در کنار نقش های تحلیلی و عملیاتی تضمین می شود. سیستم های اتوماسیون لجستیکی احتمالاً دارای پیامدهای قابل توجه غیرمستقیم برای سیاست بین الملل می باشد. انتظار نمی‌رود عملکرد روزانه نظام بین‌الملل به طور قابل ملاحظه‌ای در رانندگان کامیون تغییری ایجاد کند یا خدمه کشتی  ها و خلبان ها با اتوماسیون جایگزین شوند اما جایگزینی برای کار انسانی و شغل انسانی در مقیاس بزرگ به وجود می آید واین ظرفیت‌ها احتمالاً موجب اختلال گسترده اقتصادی در کوتاه مدت و میان مدت می‌شود.
سلاح های مبتنی بر هوش مصنوعی موضوع مهم دیگری است، مباحث عمومی قابل توجهی در مورد اخلاقی و قانونی بودن استفاده و توسعه چنین سلاح هایی وجود دارد. محور اصلی این سیاست آزادی عمل در شلیک است که در مورد هواپیمای بدون سرنشین متمایز است .هوا پیما های بدون سرنشین با سیستم های اتوماسیون از راه دور هدایت می‌شوند. جدا از پرسش های اخلاقی ، سلاح های خود مختار لزوماً خودشان باعث تغییر موازنه قدرت نمی شوند. یک هواپیمای  تهاجمی بدون سرنشین احتمالا از نظر استقامت و قابلیت صرفه جویی نسبت به هواپیمای دارای خلبان دارای برخی مزایای تجاری است .
سیستم هوش مصنوعی ممکن است در توسعه کلاس های جدیدی از سلاح های گرم و خودروهای رباتیک به کار گرفته شود که می توانند پارادایم های جدیدی از قابلیت های نظامی ایجاد نمایند. اما پرسش هایی لجستیکی و اخلاقی با ظهور بالقوه چنین سیستم هایی مطرح می گردد که نشان از آمادگی فناوری برای گسترش و تغییر بازی دارد.
اما همانند خودروهای بدون سرنشین تاثیر واقعی احتمالاً برای مواقعی غیر مستقیم خواهد بود. یک سیستم اتوماسیون نظامی فقط ممکن است به صورت حاشیه ای قابلیت بیشتری نسبت به سیستم مقابل یا غیر اتوماسیون داشته باشد ،حداقل در کوتاه‌مدت، اما حتی اگر تغییری اساسی باشد در جنگ هایی که به وسیله ابزارهای خود مختار هدایت می‌شوند چشم انداز فوری وجود ندارد ، پیامدهای آن بر حسب تغییر نرم ها و استانداردهایی که چگونه سیاستگذاران تهدیدات را می‌بینند و پاسخ می دهند به احتمال زیاد به تغییری اساسی تبدیل خواهد شد.

چگونگی گسترش هوش مصنوعی
جهت تطابق با هر کدام از این سه نقش، هوش مصنوعی باید در هزینه ها  و کارایی بالاتر نسبت به انسان قابل مقایسه با شد. اگر سیاستگذاران انسانی  باشند، در حال حاضر توانایی تحلیلگران انسانی  برای عملی کردن کنترل سلاح های استراتژیک مهم به کار گرفته می شوند ، آنها بعید  است این فرآیندها را با یک سیستم کاملاً جدید و اثبات نشده به پیش ببرند.
استقرار یا گسترش در هر صورت به سادگی فشار دادن کلید یا بالا و پایین کردن یک سوئیچ نیست. تحلیلگران هوش مصنوعی آمادگی ندارند که به سادگی نقش های انسانی را به عهده بگیرند . اگرچه هوش مصنوعی به طور فزاینده و به تدریج با تحلیل گران انسانی برای به عهده گرفتن وظایف آنها مرتبط می شود.
ترکیب انسان - ماشین  قابلیت بیشتری برای پیش بینی آینده دارد و بهترین شانس برای ارزیابی انتقال از پیش بینی فقط انسانی را ارائه می‌دهد. ترکیب  انسان - ماشین امکان ترکیب بهترین کیفیت از انسان و هوش مصنوعی را فراهم می‌کند؛ ماشین می تواند مقدار زیادی از داده ها را پردازش کند در حالی که انسان می تواند با بررسی موضعی و اصلاح زمانی لازم ،علاوه بر درک، شکل  بندی و پاسخ به نتایج به روش‌هایی که با مکانیسم‌های سیاست موجود مرتبط باشد، مداخله  نماید .
برخی تلاش‌ها برای ایجاد یک چارچوب اخلاقی و قانونی برای سیستم های خودمختارآغاز شده است. در ماه مه ۲۰۱۸ یک اعلامیه جدید در مورد حفاظت از حقوق برابر و عدم  تبعیض در سیستم های آموزشی،  روندی را برای امضا توسط گروه‌های غیردولتی بین‌المللی گشود. اهداف اعلامیه تورنتو بر اساس چارچوب بین المللی حقوق بشر و تاکید بر مسئولیت بازیگران بخش عمومی و خصوصی ، در مورد تکنولوژی های آموزش ماشینی و هوش مصنوعی و سیستم های داده ای گسترده تر اطمینان بخشی می کند، در همین حال سازمان ملل متحد شروع  به برگزاری و تشکیل گروه های  کاری تحت کنوانسیون سلاح‌های متعارف خاص برای تعریف قانونی بودن استقرار وگسترش کاربرد سلاح های خودمختار نموده است. این گام ها جدید است اما باعث گشایش است.
این مطالعه تلاش ندارد که تمامی حوزه  یا عرصه های گسترده کاربرد تکنولوژی های هوش مصنوعی برای سیاست و روابط بین‌الملل را پوشش دهد. هوش مصنوعی در حوزه های مهمی مثل پزشکی ، حقوق و بهداشت عمومی  می تواند  فرایندهای نظام بین الملل را در یک یا دو دهه آینده تحت تاثیر قرار دهد . تمرکز بر فناوری های هوش مصنوعی از نظامی، امنیت انسانی و چشم اندازهای اقتصادی، گزارش تصویر گونه ای از برخی از پیامد های کوتاه مدت است که ممکن است دردهه‌های آینده رخ دهد.


تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل