سیده مسعوده میرمسعودی، سردبیر مجله ایرانی روابط بین الملل
پانزدهمین هم اندیشی علمی گروه مطالعات روابط بین الملل
گرد آوری وتدوین /لیلا طباطبایی ،امیر مقدمی
شرح مختصری در باره بسترهای شکل گیری و اهداف سیاست خارجی عربستان را بیان می کنم وهر کدام از بندها را با سفر ترامپ مورد بررسی قرار می دهم.
-بسترهای شکل گیری سیاست خارجی عربستان
موقعیت ژئوپلتیک
عربستان در تئوریهای مطرح ژئوپلتیکی جایگاه ویژهای دارد. موقعیت ممتاز و دسترسی این کشور به دریای سرخ و خلیج فارس موقعیت ژئواستراتژیکی و ژئواکونومی منحصر به فردی به این کشور داده است. علاوه بر آن، عربستان با داشتن ذخایر نفتی جهان و قدرت تولید نفت تا قریب 12 میلیون بشکه در روز این امکان را دارد که در قیمت گذاری تولید، توزیع و مصرف آن نقش خاصی را ایفا کند و بخشی از درآمدهای خود را صرف خرید تسلیحات نظامی نماید.وهمین خصوصیت باعث شد که رئیس جمهور اقتصاد محور آمریکا عربستان رابرای این موضوع مهم بداند واولین مقصد در سفر خاورمیانه ای عربستان را انتخاب کند.
ساختار سیاسی و تصمیم گیری نظام
رژیم سیاسی عربستان مبتنی بر نظام پادشاهی در قالب قبیلهای و با تکیه بر اصول وهابیت است . جایگاه و نقش پادشاه اصلیترین و تعیین کنندهترین کانون قدرت و عنصر موثر ساختار قدرت سیاسی کشور است. از آنجا که عربستان دارای یک رژیم مطلقه سلطنتی است، دارای آنچنان شیوه رفتاری است که مخالفت را برنمی تابد. از این رو آنچه برای سعودیها در عرصه روابط خارجی نیز مهم بوده حفظ ثبات منطقهای در راستای حفظ ثبات داخلی است.و سفر ترامپ به عربستان از دید سعودیها می تواند ضامن ثبات منطقه ای آنها باشد.
عامل اقتصادی
ساختار اقتصادی عربستان کاملا وابسته به درآمدهای هنگفت نفت بوده و بسیار شکننده است، چرا که تمام فعالیتهای اقتصادی اعم از صنعتی، خدماتی و بازرگانی تحتالشعاع وضعیت نفت هستند. سعودیها همواره از این حربه در تصمیم گیری خود به عنوان یکی از اهرمهای فشار بسیار موثر استفاده میکنند. عربستان سعودی از سال 1973 تاکنون در صدد بوده تا با استفاده از سرمایه نفتی به سه هدف عمده دست یابد: اول، متنوع کردن اقتصاد از طریق کاهش وابستگی شدید آن به صادرات نفت؛ دوم، حفظ ثبات و امنیت قلمرو پادشاهی سعودی، سوم، افزایش نفوذ و پرستیژ بینالمللی. سفر ترامپ باز به نوعی این نیت عربستان رادر پرستیژ بین المللی برآورده می کرد.
ایدئولوژی
هم اکنون نهاد دینی برگرفته از اصول رسمی وهابیت مشروعیت لازم را برای حکومت آل سعود فراهم میکند و غالبا مهر تایید به تصمیمات رسمی زده و برای اعتبار بخشیدن به مواضع سیاسی رژیم، احکام دینی صادر مینماید. بنابراین نفوذ وهابیت بسیار فراتر از نقش رسمی نهاد دینی در عربستان سعودی میرود. از زمان تاسیس دولت(سعودی) وهابیت؛ فرهنگ، آموزش و پرورش و بستر قضایی آن را شکل داده و بر همه تمایلات و جهات اسلام گرایی در داخل و خارج از آن تاثیرگذار بوده است. در عرصه خارجی نیز در میان کشورهای اسلامی سعودی ها همواره سعی در رهبری جهان اسلام از طریق عقاید وهابی داشته اند. سفر ترامپ را به عنوان افتخاری در بین کشورهای عربی قلمداد می کند و نیت واقعی نمایش قدرت خود در بین همسایگان عربی است.
در مجموع اهداف سیاست خارجی عربستان در سفر ترامپ به ریاض می توان گفت که عربستان سعودی در سیاست خارجی خود چهار هدف اصلی را دنبال می کند و تمام مقدورات خود را در جهت تحقق این چهار هدف بکار می بندد:
موازنه ی منطقه ای
این هدف با ایجاد رابطه با کشورهای عضو پیمان ناتو و کشورهایی که در مدار آنها قرار دارند ارتباط ویژه ای دارد. عرستان سعودی پس از استقلال همواره یکی از کشورهای مورد حمایت بلوک غرب بوده و به همین جهت سیاست خارجی این کشور در بیشتر زمینه ها در راستای سیاست های جهانی غرب در منطقه قرار داشته تا در برابر افکار و سیاست های انقلابی موجود در جهان غرب و اسلام نقش متعادل کننده و محافظه کارانه را ایفا کند تا از این طریق از هر گونه آشوب و ناآرامی و یا افکار انقلابی در منطقه وسرایت آن به داخل عربستان سعودی و دیگر کشورهای محافظه کار منطقه جلوگیری نماید ولی در این سفر بیشتر پر رنگ کردن سیاست خارجی ایران به عنوان تهدید قصد در بدبین کردن غرب به ایران بود چون از نظر عربستان ایران یک برگ برنده دیپلماسی موفق برجام را داشت و برگ بعدی اتحاد داخلی ملت و دولت در انتخابات اخیر کمی پازلهای عربستان را به هم ریخت.
تاکید بر رهبری جهان اسلام
ظهور اسلام در این مکان جغرافیایی و وجود حرمین شریفین جایگاه برتری را در بین کشورهای اسلامی به این کشور اعطا کرده است که همواره به عنوان مهم ترین قطب جهان اسلام شمرده می شود. از این رو عربستان کشوری تاثیر گذار مهم و تعیین کننده در تحولات منطقه خاورمیانه می باشد و پادشاهی سعودی همواره کوشید است با اعمال سیاست های ابتکاری و با استفاده حداکثری از ظرفیت های گوناگون خود در جهان اسلام، دنیای عرب، و در بعد منطقه ای و فراتر از آن در سطح نظام بین الملل نقش تعیین کننده برای خود تعریف کند و با حمایت های مالی گسترده از کشورهای اسلامی و جنبش های اسلامی در پی بسط و گسترش نفوذ خود بر آید.ولی ایران به عنوان تنها کشور منطقه که این رهبری جهان اسلام از طرف سعودی ها قبول ندارد و همین بیشترین تنش را بین این دو کشور بوجود آورده و آمریکا نیز در این سفر بیشتر به عربستان بها داده ولی با خرید هنگفت تسلیحات نظامی نیات واقعی آمریکا در حمایت از عربستان به عنوان رهبری جهان اسلام زیر سوال برد
مخالفت و مبارزه با کانون های انقلابی در منطقه
خاندان آل سعود معتقدند که هر تحرکی درجهان اسلام اتفاق بیافتد با وجود مراسم سالانه حج و جمع شدن حدود دو ملیون زائر در عربستان سعودی با توجه به ساختار سیاسی بسته این کشور، در هرصورت تاثیر عمده ای براوضاع داخلی این کشور خواهد گذاشت. برای رسیدن به این هدف و کنترل کانون های انقلابی، سعودی ها به تقویت و تحکیم روابط خود با رژیم های دست راستی و میانه رو حاکم در برخی از کشورهای جهان اسلام و برقراری ارتباط با کشورهای غربی روی آورده است.و آمریکا نیز در نشست ریاض سعی در تحکیم این ارتباط را وانمودمی کردولی معادله این موضوع هم تنها با ایران بهم می خورد.
ترویج آیین وهابیت
یکی دیگر از اهداف مهم عربستان سعودی در سیاست خارجی ترویج آیین وهابیت است، تا از این طریق حوزه نفوذ خود را گسترش داده و رهبری جهان اسلام و برتری خود را در منطقه تحقق بخشد. این راهبرد ایدئولوژیکی آنان را قادر می سازد از نقش دیگر کشورهای اسلامی به عنوان محور تجمع امت اسلامی جلوگیری کرده و همزمان زمینه های شکل گیری جبهه مقاومت دینی را برابر کشورهای غربی به خصوص آمریکا (به عنوان متحدان سنتی خود) تضعیف کنند.و باز ایران توانسته این شکل گیری مقاومتی در منطقه مخدوش گردد که عربستان در این نشست محور صبحت را به سوی ایران هراسی نشانه گرفته بود.
مبانی سیاست خارجی عربستان، بر پایه حفظ روابط دوستانه این کشور با کشورهای سرمایهداری غرب مخصوصا آمریکا شکل گرفته است. با این همه عربستان همواره کوشیده است تا در سیاست خارجی خود، رویکردی دوگانه را حفظ کند؛ به عبارت دیگر این کشور باید به صورت همزمان دو نقش متعارض را ایفا کند: رهبری جهان اسلام، دوست و متحد امریکا . از انجاییکه ابن موضوع توسط تبم ترامپ درک شده بود وآنها سعی در انباشت قدرت نظامی در این کشور بودند تا بتواند قدرت منطقه ای ایران را زیر سوال ببرد.
عربستان سعودی در سیاست خارجی تمامی روابط خود را با غرب بویژه کشورهای طرفدار آن قرار داده و همواره می کوشد تا در مقابل سیاستهای رادیکالی جهان عرب و منطقه نقش متعادل کنندهای را ایفا کند، بر همین اساس، نیز، امروزه عربستان به عنوان یکی از مراکز مهم سیاستهای منطقهای آمریکا و غرب در میان کشورهای جهان اسلام درآمده و سعی نموده تا بادنباله روی از کشورهای غربی نقش فعال تری در منطقه داشته و توان استراتژیک کشوری را در صحنه سیاسی جهان بالا ببرد.
از این رو میتوان اذعان داشت که هدف اولیه سیاست خارجی عربستان، گسترش نفوذ این کشور در ممالک اسلامی با ترویج آیین وهابیت در میان آنهاست و رویه دیگر سیاست خارجی ریاض اعمال نفوذ در کشورهای عربی و تحکیم جایگاه سیاسی خود در میان این دسته از کشورها به ویژه همسایگان میباشد. چرا که عربستان سعودی، به عنوان جزئی از جهان عرب از نظر سیاسی (ایدئولوژی) و ژئوپلتیکی خود را به آن وابسته میداند. همچنین نزدیکی و هم مرز بودن با کشورهای عربی خلیج فارس از نظر امنیتی و حفظ رژیم سیاسی کشورهای مزبور مورد توجه این کشور است. آنچه مسلم است ترس ریاض از بیثباتی ریشه در تهدیدات مستقیم علیه منافع سلطنتی و ملی سعودی ها دارد.
آنچه که در این میان برای مقامات سعودی مهم است، این مطلب است که با توجه به بحران جانشینی و مطالبات عدیدهای که در این کشور وجود دارد، و از سویی دیگر با توجه به حوادث و اتفاقاتی که در گوشه و کنار خاورمیانه در حال حادث شدن است، و رژیمهای مطلقه منطقه یکی پس از دیگری دچار بحران و سقوط میشوند، تجدیدنظر در مبانی و اهداف سیاست خارجی این کشور میتواند فرصت های جدیدی در اختیار این کشور قرار دهد و گر نه اصرار بر ایدههای فوق میتواند این کشور را آبستن حوادث جدیدی کند.
اهدافی که عربستان از نشست ریاض قصد بهره برداری داشت محقق نشد به دو دلیل اول نگاه آمریکا در این نشست بیشتر تقویت سیاست داخلی آمریکا در تایید کنگره مبنی بر سیاست خارجی آمریکا بود و ترامپ به نیت عملی کردن تبلیغات انتخابی و برنامه صد روزه اولیه در ایجاد شغل و بالا بردن توان اقتصادی آمریکا بود و تقریبا با فروش تسلیحات نظامی با آن حجم که در جهان بی سابقه بود بر آورده شد.
ترس امنیتی که از رقیب منطقه ای خود ایران را دارد با نشست ریاض سعی در اجماع منطقه ای علیه ایران بود و حضور قدرت بین المللی بنوعی تضمین این اجماع بود که هم زمانی با انتخابات پرشور ایران پایه های ابن تفکر را متزلزل کرد.
مشارکت گسترده ملت در انتخابات ایران و اتحاد داخلی معادله های عربستان را تغییر داد وآن وجهه بین المللی که از عربستان سعودیها می خواستند به نمایش بگذارند را کم رنگ کرد و هم چنین باید یاد آوری کنم که آمریکای آوباما با امریکای ترامپ کاملا متفاوت است و سعودیها به حساب اوباما برنامه های خود را چیده بودند ولی با ترامپی مواجهه شدند که فقط دور نمای خوبی دارد و برای عربستان بجز هزینه سود چندانی نداشت ودولت ترامپ با کمترین سود از ارتباط با کشور دیگر عربستان به کنار می گذارد و شاید ترکیه همان کشوربعدی باشد که در کمین نشسته است .
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل