جامعه شناسی سیاسی ظهور دونالد ترامپ

رامتین رضایی:عضو هیئت تحریریه

گزارش یازدهمین هم اندیشی علمی گروه مطالعات روابط بین الملل

گزارش یازدهمین هم اندیشی علمی (تلگرامی گروه مطالعات روابط بین الملل سه شنبه 19بهمن95
▫️با موضوع : "بررسی ریاست جمهوری ترامپ از ابعاد مختلف"
▫️گرد آوری وتدین :لیلاطباطبایی ،امیر مقدمی

▫️سخنران دوم :رامتین رضایی با عنوان :جامعه شناسی سیاسی ظهور دونالد ترامپ
انتخابات اخیر آمریکا شاهد بروز نتیجه شگفت انگیزی و غافلگیر کننده ای بود که به جرات می توان گفت در تاریخ سیاسی آمریکا بی نظیر است.
پیروزی دونالد ترامپ که در میان سایر نامزدهای انتخاباتی و رقیب اصلی خود فاقد ویژگی ها و خصایص متعارف و استاندارد رفتار و کنشگری سیاسی بود نشان دهنده تحولات و تغییراتی جدی در بطن جامعه،گروه های اجتماعی و نیز ارزش ها و هنجارهای سیاسی جامعه آمریکاست.بنابراین ضروریست که ظهور پدیده ترامپ از منظر جامعه شناسی سیاسی مورد بررسی قرار گیرد.جامعه شناسی سیاسی ریشه کلیه پدیده های سیاسی را در بطن جامعه و روابط اجتماعی جستجو می کند.
از منظر جامعه شناختی سیاسی ظهور ترامپ ریشه در تحول اجتماعی عمده و تغییرروابط گروه های اجتماعی و نیز ارزشی دارد.ظهور ترامپ را می توان نمایانگر و محصول پدیده ای به نام توده ای شدن جامعه و یا گسترش این پدیده در آمریکا دانست.مفهوم جامعه توده وار نخستین بار توسط هانا آرنت و در تحلیل ظهور فاشیسم تعریف گردید.
جامعه توده ای شرایطی اجتماعی-سیاسی است که فرد از کلیه تعلقات و وابستگی های گروهی و مدنی منتزع می گردد. به عبارت بهترتوده ای شدن جامعه از دید آرنت حاصل رویگردانی از جامعه مدنی و کثرت گرایی (پلورالیزم) است.در فرایند توده ای شدن جامعه فرد به جزئی از یک جمعیت بدون تشکل و تکثر که به راحتی قابل بسیج شدن و جهت دادن است تبدیل می شود.در پدیده توده ای شدن جامعه احساسی گری جای عقلانیت،همسانی و هم آوایی جای تکثر و تشکل و نیز هنجاروساختار گریزی جای هنجار پذیری می نشیند بنابراین به سادگی می توان با نفوذ در احساسات توده ها آنها را در سطح وسیعی بسیج و جلب نمود. هرچه میزان شعارهای احساسی و رادیکال تر بیشتر باشد شانس جذب توده ها نیز فزونی خواهد گرفت.
توده ای شدن جوامع معمولا تحت تاثیر دو عامل قرار دارد:
1-رشد و گسترش تکنولوژی و مدرن و تخصصی شدن فزاینده جوامع
2-وجود شرایط بحرانی: بحران در حوزه  اقتصاد و نیز بحران هویت زمینه هایی مناسب برای ظهور و گسترش توده ای شدن جامعه هستند.
رشد فزاینده و غیر قابل کنترل فناوری ارتباطات و خصوصا شبکه های اجتماعی و رسانه های مجازی در قرن بیست و یکم عملا بخش عمده ای از جوامع را به سمت توده ای شدن سوق داده و ایالات متحده آمریکا به عنوان مرکزانقلاب در تکنولوژی ارتباطات بیش از دیگرجوامع در معرض توده ای شدن قرار دارد.
از سوی دیگر تخصصی شدن فزاینده و روزافزون اقتصاد سرمایه داری در عمل موجب به حاشیه رفتن بخش عمده ای از نیروهای کار و صاحبان کسب و کارهای کوچک و ناتوان از رقابت در دوره فرا سرمایه داری گردید که بحران اقتصادی سال 2008 به بعد و شیوع گسترده این مساله را به مرز انفجار کشاند.
به حاشیه رفتن گروه های یاد شده که دست بر قضا حامیان و رای دهندگان ترامپ هم بودند با خود حس نوعی سر خوردگی و بحران هویت را نیز به دنبال آورد که نتیجه آن ناامیدی از تعلق به نهاده ها ی مدنی و گروه های اجتماعی تخصصی و اتمیزه یا توده ای شدن آنها بود.
توده های یاد شده از یک سو خود را ناتوان یا سرخورده از همراهی با اقتصاد شبکه ای و تخصصی دید و از سوی دیگر در مقابل جمعیت عظیم مهاجرین خود را در انزوا و تنهایی یافت.
در این شرایط بود که بر اساس نظریه اریک فروم توده های سرخورده و مضطرب آرامش و آمال خود را در کاندیدایی مشاهده نمودند که همه ساختارها و هنجارهای موجود را به صورتی احساسی و بی توجه به استانداردهای سیاست و جامعه به چالش می کشید.
بنابراین و در پایان باید اذعان داشت که ظهور و پیروزی ترامپ معلول توده ای شدن بخش قابل توجهی ازجامعه بود که با رویکرد جامعه شناختی سیاسی به آن پرداخته شد.

 

تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل