متن سخنرانی دکتر امیر هوشنگ میرکوشش در نشست فرانسه دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت خارجه : یکشنبه اول آذر 1394
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت کلیه حضار محترم، اساتید ، پژوهشگران و دانشجویان و با تشکر از جناب دکتر کریمی مدیریت محترم گروه مطالعات اروپایی وزارت خارجه.
موضوع بحث این جانب: حملات تروریستی به فرانسه و پیامد های آن می باشد
فرضیه این جانب در پاسخ به سئوالات زیر شکل می گیرد:
چرا فرانسه مورد حملات تروریستی با محوریت داعش قرار گرفت؟
این حملات چه پیامد هایی برای فرانسه و منطقه خاورمیانه دارد؟
در ابتدا ارتباط میان تروریسم و مهاجرت را به عنوان مقدمه ارائه می دهم. بعد از حوادث 11 سپتامبر 2001 ، مبارزه با تروریسم از طرف ایالات متحده آمریکا و غرب ، تروریسم و مهاجران مسلمان و بنیاد گرایی اسلامی نقش مهمی در باز تعریف هویت ملی فرانسه و سیاست خارجی این کشور ایفا نموده است .فرانسه همیشه کشور مهاجر پذیری بوده است و اکنون از هر چهار فرانسوی یک نفر دارای پدر بزرگ غیر فرانسوی است .بافت جمعیتی اغلب مهاجرانی که به فرانسه وارد میشوند از کشور ها ی مسلمان و به ویژه از کشور های شمال افریقا و آفریقای مرکزی است. طبق آخرین سرشماری از 65 میلیون جمعیت فرانسه 11 درصد آن را جمعیت مهاجران تشکیل می دهد و اغلب آن ها مهاجران مسلمان هستند که به سختی جذب فرهنگ فرانسه می شوند و این موضع موجب بروز واکنش های زیادی از طرف مردم و سیاستمداران فرانسوی گردیده است.به همین دلیل در مبارزات انتخاباتی مباحثات نامزد های انتخابات ریاست جمهوری بر اساس مهاجرت و تهدیدات تروریستی متمرکز بوده است.
یکپارچه سازی سیاست مهاجرت در فرانسه تحت قانون زیستن در خانواده در زمان سارکوزی انجام گرفت. سارکوزی بعد از پیروزی در انتخابات ورود مهاجران غیر قانونی را به کشور ممنوع کرد و اعلام نمود تنها به کسانی اجاره اقامت می دهد که نیاز کشور را از لحاظ اقتصادی و فناوری برآورده سازند و مهاجران باید طوری تربیت شوند که با نظام های ارزشی فرانسه هماهنگی و سازگاری داشته باشند.
فرانسه بعد از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 ، تهدیدات تروریستی را مهم ترین چالش خود قلمداد نموده و مبارزه با آن را مساله ای همه جانبه برای فرنسه و امنیت این کشور می داند. فرانسه در مبارزه با تروریسم همراهی با آمریکا را اتخاذ نمود و و سیاست های فعال این کشور در مشارکت در بحران هایی مثل بحران آفریقا، بحران لبنان ، مذاکرات صلح خاورمیانه و پرونده هسته ای ایران، نشانگر نگرانی سیاستمداران این کشور از مهاجرین و به ویژه مهاجران مسلمان می باشد و این موضوع نوعی در هم تنیدگی در امنیت داخلی و خارجی این کشور را باعث گردید.
سیستم امنیتی و اطلاعاتی فرانسه
نظام اطلاعاتی فرانسه شامل 4 سازمان است: سازمان امنیت داخلی"(DGSI)زیر نظر وزارت کشور، سازمان امنیت برون مرزی (DGSE) زیر نظر وزارت دفاع، سازمان اطلاعات نظامی(DRM )زیر نظر ارتش و سازمان حفاظت و امنیت دفاعی(DPSD )زیر نظر وزارت دفاع. ساختار امنیتی اطلاعاتی فرانسه از سازمان های پر قدرت جهان در این عرصه است. این سازمان یکسال قبل از انقلاب ایران این انقلاب را پیش بینی نمود و آن را به سازمان سیا اعلام نمود و سازمان سیا با تمسخر از این پیش بینی عبور نمود و جیمی کارتر در همان زمان ایران را جزیره ثبات نامید.نفوذ سیستم اطلاعاتی فرانسه در خاورمیانه زیاد است. اولین بار این سازمان بود که در ژانویه سال گذشته نیروی تحت فرمان داعش را بالغ بر 30 هزار نفر تخمین زد. حال این سئوال مطرح می شود که چرا سیستم اطلاعاتی و امنیتی فرانسه نتوانست این حملات را پیش بینی و خنثی نماید؟
پاسخ به سوال اول : چرا فرانسه؟
- فرانسه مهد فرهنگ و تمدن اروپاست .فرهنگ لیبرالیسم در فرانسه نسبت به سایر کشور های اروپایی نمود و بروز بیشتری دارد .مهم ترین ویژگی های تمدنی و فرهنگی فرانسه از لحاظ فرهنگ عمومی : جهانی اندیشیدن در عین توجه به سنت های بومی، هنر دوستی، مدیریت خوب و قدرت سازماندهی مناسب؛ از جهت فرهنگ سیاسی: آزاد خواهی، استعمارگری، توسعه طلبی، دیپلماسی فعال و توجه به اروپا؛از منظر اقتصادی: اشتیاق به کار و اهمیت به آن و پس انداز و در نهایت از لحاظ فرهنگ اجتماعی :داشتن روحیه وطن پرستی ، وحدت ملی، خود خواهی وغرور و نفرت از بیگانگان . بنا براین ضربه زدن به این کشور ضربه به نماد هایی است که بیان شد.فرانسه بیشترین تابعیت مضاعف و چند تابعیتی را در میان کشورهای اروپایی دارد.درصد بیشتری از مهاجران عرب در فرانسه مراکشی ، الجزایری و لیبیایی هستند. در مقایسه مثلا در انگلیس بیشتر مهاجران مسلمان آسیایی تبار هستند.فرانسه دارای بیشترین تعداد جمعیت مسلمان در اروپا است و از این کانون توجهات و سیاست ها قرار دارد.
- فرانسه در طرح مبارزه با داعش در ماه های اخیرهمکاری بیشتری با ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا داشته است . فرانسه در در 2 ماه اخیر بیشتر به سمت اسد و روسیه گرایش داشته است. به طوری به همکاری نظامی با روسیه در سوریه روی آورده و ناوگان دریایی این کشور مستقر در مدیترانه در طراحی عملیات مشترک با روسیه فعالیت نظامی علیه تروریسم درسوریه را آغاز نموده است.
- در نگاه اول شاید شکست سازمان های اطلاعاتی فرانسه در اطلاع رسانی به موقع مقصر فاجعه در فرانسه شناخته شوند اما همکاری ناکافی بلندمدت اطلاعاتی میان سازمان های اطلاعاتی اروپا و بی میلی آنها برای اشتراک گذاشتن اطلاعات به علت نگرانی از افشای اطلاعات دلیل امنیتی دیگر می باشد که قابل تامل می باشد. اگر سازمان های اطلاعاتی اروپا با یکدیگر همکاری کنند فرآیندهای جمع آوری اطلاعات و رهگیری مظنونان بسیار ساده خواهد شد. رئیس مرکز سیاست اطلاعات اروپا به فرانس24 گفت: آنچه در پاریس و اکنون در 'سن دونی' رخداده مدلی ازحملات تروریستی است که نیروهای امنیتی فرانسوی به آن عادت و آشنایی ندارند. پایگاه اینترنتی روزنامه گاردین چاپ انگلیس در مقاله ای به قلم ایون مک اسکیل با اعلام این مطلب افزود نمیتوان با سازمان های اطلاعاتی فرانسوی ابراز همدردی نکرد. هر روز آنها با بن بست هایی مواجه می شوند که نتیجه شکاف میان کارکنان موجود و تعداد زیاد مظنونان است.پلیس و سازمان اطلاعات فرانسه تنها بین پانصد تا ششصد کارمند دارد که مسئولیت تعقیب افراد را بر عهده دارند. این در حالی است که سازمان های اطلاعاتی فرانسه نام یازده هزار نفر را به عنوان تهدیدات بالقوه برای امنیت ملی ثبت کرده اند.برای سازماندهی عملیات کنترل و تعقیب بیست و چهار ساعته یک نفر به حدود سی تا چهل نفر نیرو نیاز است. بر همین اساس سازمان های اطلاعاتی فرانسه با انتخاب های دشواری برای تعیین کسانی که در اولویت کنترل قرار دارند، مواجه اند.
- فرانسه در دهه 1980 با گروه های تروریستی با مماشات برخورد کرد، اما این رویه در دهه 1990 و با بروز حملات تروریستی در پاریس از سوی برخی از گروه های الجزیره ای تغییر یافت. بدین ترتیب فرانسه تبدیل به یکی از دشمنان جدی گروه های تروریستی شد.اما نفرت از فرانسه ورای تلاش های آن در مبارزه با تروریسم است. فرانسه یکی از بازیگران تهاجمی در صحنه بازی خاورمیانه است. فرانسه از اولین کشورهایی بود که به ائتلاف بین المللی مبارزه با داعش پیوست. در مالی، فرانسه مسئولیت شناسایی نیروهای شورشی را به عهده داشت.
پاسخ سوال دوم :پیامدها؟
- یک نتیجه فوری این حملات این است که اروپا کنترل سخت گیرانه تری بر مرزهایش اعمال خواهد کرد. برقراری حکومت نظامی و بسته شدن مرزها که در فرانسه رخ داد می تواند گزینه ای جدی باشد که اروپا با آن مواجه خواهد شد. حتی سوئد که موضعی متعادل با موج مهاجرت بی سابقه پناهندگان داشت، در حال حاضر مجبور شده است تا کنترل مرزی هایش را تشدید کند.
- نتیجه دیگر این حمله همکاری نزدیک میان غرب و روسیه در سوریه است و فشارها برای رسیدن به توافقی موقت در مذاکرات سوریه افزایش پیدا خواهد کرد. هر دو طرف دارای منافع مشترک در کاهش هرچه سریعتر درگیری ها هستند.
- اما بیشتر از همه، فشارها بر روی دولت اوباما است تا سیاست انفعالی خود را در عراق و سوریه رها نماید و با قدرت و نیرو های نظامی بیشتری به مبارزه با گروه های تروریستی بپردازد. اروپا انتظار دارد که این بار ایالات متحده آمریکا در فرایند جنگ علیه تروریسم، ایشان را حمایت و همراهی کند، امری که ملاحظات و ترتیبات امنیتی امریکا را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
- بیانیه اولاند بعد از حملات مشخص می سازد که هیچ گونه عقی نشینی در نبرد علیه داعش وجود نخواهد داشت. اولاند تبدیل به یک رئیس جمهور جنگی خواهد شد.احتمال این که جامعه فرانسه به سمت یک انتقام گیری سخت نژادی – قومی برود زیاد است. نگاهی غیر عقلانی در حال شکل گیری است که می گوید باید با مسلمانان برخورد کرد
- . در مقابل نگاه مهاجران مسلمان است که می گویند از آن جا که جامعه فرانسه با ما تبعیض آمیز برخورد می کند، ما نیز باید با جامعه فرانسه مبارزه کنیم تا حق خود را بگیریم. این مساله سبب شده است تا شکاف های اجتماعی عمیق و عمیق تر شوند و در عین حال طرفداران دو نگاه روز به روز به صف آرایی در برابر یکدیگر بیشتر فکر کنند. انزوای اجتماعی مسلمانان می تواند سوخت لازم برای تشدید فعالیت های تروریستی را فراهم کند و به تحقق رویای تروریست ها که به ادعای خود می گویند سربازان آن ها از دل میلیون ها مسلمان خشمگین اروپایی قیام می کنند، کمک کند.
- مشکلات و تبعیض های اجتماعی می تواند روز به روز گرایش به داعش و دیگر گروه های تروریستی را افزایش دهد . ورود نیرو های داعشی دارای گذرنامه اروپایی نیز خود می تواند به دامنه این حوادث و سرباز گیری از میان جامعه مهاجران ناراضی بیافزاید.
چه کسانی بیشترین بهره را از عملیات گروه های تروریستی می برند
این سوال مطرح می شود که عملیات تروریستی پاریس و مشابه آن در جهت منافع چه کسانی خواهند بود؟ در پاسخ به این سوال باید اذعان نمود که نقش عوامل ذینفع غیر مستقیم مثل دولت ها و سرویس های اطلاعاتی سعودی، قطر، ترکیه و اسرائیل برای ممانعت از برخورد جدی با داعش محرز شده است. گسترش ناامنی و تروریسم در قلب اروپا و تسهیل جریان مهاجران به اروپا از طرف ترکیه ، افزایش وزن بازیگری و موقعیت این کشور را در مرزهای جنوب شرقی اروپا به دنبال دارد(نقش دولت ترکیه، در به وجود آوردن بحران مهاجرت و مالا نفوذ تعداد بسیاری عوامل تروریستی به اروپا، در پوشش مهاجرین، به شدت مورد توجه است). اما شاید بیشترین سود از حملات تروریستی و گسیل تروریست ها به اروپا را رژیم اسرائیل خواهد برد که این حوادث باعث خواهد شد نگاه افکار عمومی از فلسطین و سرزمین های اشغالی به مناطق بحران در سوریه و عراق و حملات تروریستی مثل حملات پاریس معطوف شود. رژیم اسرائیل می تواند از اوضاع پرتنش منطقه، در اراضی اشغالی، سوء استفاده های امنیتی کند.
نتیجه گیری وپیشنهادات
وقتی حادثه ای غیرمترقبه همچون حوادث پاریس به وقوع می پیوندند، پاسخ ها در سطح جهانی قابل پیش بینی است: ترس و ارعاب همگان را فرا می گیرد، همه به همدردی با مصیبت دیدگان می پردازند، سیاستمداران سخنانی تند و آتشین ابراز می کنند و هیجان رسانه ها را فرا می گیرد. متاسفانه، این اقدمات به عاملان این حوادث همان چیزی را اعطا می کند که آنها می خواهند: توجه به دلایل و انگیزه های آنها و افراطی کردن بیش از پیش اهدافشان.در این شرایط آنچه که مورد نیاز است نه ابراز خشم و انزجار، بلکه حفظ آرامش، ارائه راه حل و تفکر است. آنچه در پاریس اتفاق افتاد، یک تراژدی تمام عیار بود، اما باید تلاش کرد که به جای درگیری احساسی، پاسخی عقلانی به آن داد. استفان والت مهم ترین نظریه پرداز معاصر رئالیسم تدافعی توصیه هایی در مورد حوادث پاریس و نوع برخورد با مهاجران دارد که با نظرات تکمیلی به عنوان نتیجه گیری و پیشنهادات خدمت حضار محترم بیان خواهم نمود:
- توجه به تهدید
کشته شدن بیش از 130 انسان بی گناه در شهری همچون پاریس توجه همگان را به خود جلب می کند، اما چنین حادثه ای نمی تواند بنیان های جامعه را به لرزه در بیاورد، مگر این که به آن اجازه داده شود. این حادثه را می شود یک تراژدی نامگذاری کرد، با این حال حادثه پاریس و حوادث مشابه در مقایسه با تجربه اروپا طی دو جنگ جهانی ناچیز است. اروپا در حال حاضر نسبت به دهه های گذشته، امن تر، مرفه تر، آزادتر و باثبات تر است و این دستاوردهای عظیم نباید به راحتی از دست برود. پشت کردن به آنچه که اروپا طی 60 سال به دست آورده، نوعی پیروزی برای تروریست ها قلمداد می شود.
- پذیرش این واقعیت که امنیت صد درصدی غیرممکن است
همانطور که انتظار می رفت، برخی از کشورها با بستن مرزهای خود و لحاظ کردن برخی اقدامات کوتاه مدت دیگر به این حادثه پاسخ داده اند. تلاش ها برای افزایش اقدامات اطلاعاتی نیز جدی تر خواهد شد. این اقدامات می تواند وسیله ای برای آرام کردن نگرانی های عمومی و محدود کردن حملات تروریستی مشابه باشد.اما باید تاکید کرد که هیچ راهی برای دفاع کامل و مطلق از جامعه در مقابل افراطیونی که خواهان کشتن دیگران و کشته شدن خود هستند، وجود ندارد. اتخاذ سیاست های پلیسی شدیدتر نمی تواند لزوما راهکار موثری باشد.
- مبارزه با افراط گرایی مستلزم درک ریشه های آن است
بدون درک ریشه های افراط گرایی امکان مبارزه با آن وجود ندارد. برخلاف برخی از دعاوی، خشونت جزء ذاتی تفکر اسلامی نیست. قرآن به وضوح حمله به بی گناهان را منع کرده است و بسیاری از مسلمانان شدیدا چنین اعمالی را رد می کنند و قبیح می دانند.تروریسم جهادی، برآمده از روایتی حداقلی و تفسیری بنیادگرایانه از اسلام است. تا حدودی می تواند بروز و ظهور گروه هایی همچون داعش و القاعده را محصول بحران مشروعیت و حکومت در جهان عرب دانست. از سوی دیگر دخالت غرب در خاورمیانه برای چندین دهه متوالی که منجر به کشته شدن هزاران نفر شده نیز از دیگر دلایل رشد افراط گرایی در این منطقه است.اگر در سال 2003 آمریکا به عراق حمله نکرده بود، بدون شک داعش هم اکنون بدین شکل وجود نداشت.
باید با واقعیت ها بدون واسطه رو به رو شد: سیاست های اشتباه آمریکا و اروپا طی چند دهه اخیر در خاورمیانه منجر به شکل گیری نوعی خشم فزاینده از غرب در منطقه شده است. این سیاست ها شامل حمایت آمریکا از حکومت های دیکتاتوری اعراب، حمایت کورکورانه از سیاست های وحشیانه اسرائیل مقابل فلسطین، حملات هوایی متعدد به قسمت های مختلف، تحمیل تحریم های اقتصادی و حمله به برخی از کشورهای منطقه در هر زمانی که این حمله را با منافع خود هم جهت می دید، می شود. امروزه، گروه هایی همچون القاعده و داعش می توانند علی رغم همه ترتیبات امنیتی دست به اقدامات تلافی جویانه بزنند. این واقعیت جدیدی است که در عصر حاضر با آن رو به رو هستیم.
- داعش دارای استراتژی است
خشم، ایدئولوژی و جاه طلبی محرک اصلی گروه های افراطی است، اما این بدان معنی نیست که آنها فاقد هدف و استراتژی مشخص هستند. داعش از خشونت در شکلی کاملا استراتژیک استفاده می کند. در ادامه بمب گذاری های لبنان و آنکارا و سقوط هواپیمای روسی در صحرای سینا، حملات پاریس می تواند پاسخی به شکست های اخیر این گروه در عراق و نقش فرانسه در ائتلاف علیه داعش باشد. داعش سعی دارد به کشورهایی که مخالف آن هستند نشان بدهد که اقدمات آنها بی پاسخ نخواهد ماند و باید هزینه آن را بپردازند.
داعش همچنین دارای اهداف استراتژیک بلند مدت است. داعش به دنبال گسترش سلطه خود بر سوریه و عراق و پس از آن بر سایر سرزمین های خلافت خود خوانده خویش است. در همین راستا ایدئولوک های آن به دنبال قطبی کردن تعارض میان مسلمانان و دیگران هستند. داعش به دنبال تحریک پاسخ هایی است که می تواند روایت آن از تعارضات مذهبی آشتی ناپذیر را تقویت کند و حامیان بیشتری را جذب کند. اگر حملات اخیر در فرانسه منجر به سرکوب بیشتر مسلمانان در فرانسه بشود و غرب را مجددا به سوی اشغال سرزمین های مختلف در خاورمیانه سوق دهد، دعاوی داعش مبنی بر دشمنی ذاتی غرب با اسلام از اعتبار ویژه های برخوردار می شود و بدین ترتیب داعش می تواند خود را به عنوان مدافع اسلام تثبیت کند.
چالش اصلی غرب، شکستن این استراتژی است. در گام اول نباید با غفلت به دام این استراتژی افتاد. آنچه که در این شرایط مهم است، جلوگیری از قهرمان شدن داعش و تفکرات آن است.
- حفظ آرامش و ادامه مبارزه
در شرایط حاضر اولین راه حلی که به ذهن می رسد، بسیج همه منابع و مبادرت به تمامی اقدامات ممکن برای شکست داعش است. ایجاد ائتلافی از داوطلبان و اعزام نیرو به عراق و سوریه برای شکست داعش و کشتن نیروهای آن راحت ترین و سریع ترین راه حل به نظر می رسد.اگرچه اقدام همه جانبه علیه داعش می تواند این گروه را ضعیف کند، اما امکان طرح ریزی حملات تروریستی را از آنها نمی گیرد. بنابراین این اقدامات نمی تواند به حذف این تهدید منجر شود و حتی می تواند شرایط را وخیم تر کند. لشکرکشی مجدد آمریکا، فرانسه و سایر متحدان به خاورمیانه می تواند منجر به توجیه بیشتر دعاوی داعش و تبدیل آن به قهرمانی شود که برای مبارزه با دشمنی به نام غرب حاضر است جان نیروهای خویش را فدا کند. بعلاوه، کنترل و برقراری نظم در این سرزمین ها با دشواری های بسیاری رو به رو است. حتی در صورت نابودی کامل داعش نیز، ایده ها و افکار آن زنده خواهد ماند و در سرتاسر منطقه اشاعه خواهد یافت. ممکن است داعش از میان برود، اما بدون شک گروه های تروریستی جدیدی سر بر خواهند آورد.
- احیای نهاد های دولتی مشروع و موثر
شاید بتوان گفت تنها درمان و راه حل میانه برای شرایط حاضر احیای نهادهای دولتی موثر و مشروع است. واضح است که ایجاد این نهادها از سوی نیروهایی که سابقه ای تیره در طول تاریخ داشته اند، غیرممکن است. ایجاد نهادهای دولتی موثر تنها از سوی مردم این کشورها ممکن است. به همین دلیل تنها مبارزه با داعش از سوی بازیگران محلی و فاصله گرفتن آمریکا و فرانسه از قائله ممکن است. در حال حاضر باید دقیقا مسیری عکس آنچه که در بازه بعد از 11 سپتامبر طی شده، انتخاب شود.
- پیامدهای تصاعد بحران
نخستین انتظار امنیتی از روند تصاعد بحران، اهتمام به تمرکز و هماهنگی قوا، علیه نیروی مهاجم خواهد بود. در چنین صورتی، انتظار می رود سطح و گستره و عمق عملیات علیه مواضع داعش، به صورت مشخص در عراق و سوریه به شدت افزایش یابد. بنابراین، موضوع ساماندهی به وضعیت جنگ در سوریه، تحت تاثیر "اتحاد علیه داعش" قرار خواهد گرفت. انتظار می رود ، اقدام جدی برای آزادسازی موصل، شدت و سرعت بپذیرد؛ در این صورت، ترکیه به طور مضاعف درگیر پارادوکس اقدام در صحنه، خواهد شد(شرایطی که امروزه با سرنگونی هواپیمای روسیه برای این کشور رقم خورده است). مرزبندی های مشخص تری در میان گروه های تروریستی حاضر در سوریه به وجود خواهد آمد. در این صورت حامیان گروه های تروریستی نیز یا اسیر پارادوکس اقدام در صحنه یا مجبور به عدول از بعضی منافع نامشروع خود خواهند شد. البته سطح اصطکاک و فرسایش و برخورد در بین بازیگران منطقه، افزایش خواهد یافت.
در سطح فرا منطقه ای، ایالات متحده که تاکنون از "دکترین مهار چند جانبه" در استفاده از داعش، در سطح منطقه بهره برده است، ناچار خواهد بود که در این رویه تجدید نظر کند. در شرایط فعلی، حوزه پاسیفیک و اوراسیا (به موازات حوزه آتلانتیک و خاورمیانه) از اولویت های امریکا محسوب می شوند. در هر حال، داعش به تدریج مخرب تر و مزاحم تر از آن چه که مورد انتظار سیستم امنیتی غرب بود، ظهور کرده است، و توانسته بطور جدی خطر یک سلسله بحران های امنیتی را در حریم های خصوصی و امن همه جهان نه تنها برای دشمنان خود، بلکه حتی حامیان خود ایجاد کند.
با تشکر از توجه شما عزیزان
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل