Developed in conjunction with Joomla extensions.

نشانه های شکست سیاست امریکا در افغانستان از یک دهه پیش ظهور کرد

مصاحبه مجله ایرانی روابط بین الملل با محسن روحی صفت*

آقای محسن روحی‌،صفت دیپلمات پیشین وزارت امور‌خارجه، معاون پیشین دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی و‌ کارشناس و تحلیلگر مسائل افغانستان در خصوص اهداف آمریکا در خروج از افغانستان و واگذاری این کشور به طالبان بیان داشتند که، آمریکا دو دهه حضور نظامی مستقیم در افغانستان داشته است، هدف آمریکا از حضور مستقیم نظامی اعمال هژمونی‌‌مطلق در آن کشور و تاثیرگذاری بر کشورهای پیرامونی افغانستان بوده است، همچنین از بین بردن گروه‌های‌افراطی، توسعه‌اقتصادی، ملت‌سازی و ایجاد ساختارهای جدید اجتماعی مدرن بود. اما اولویت خود را حضور با فاصله زیاد از دیگر شرکا‌ در آن کشور قرار داد و صرفا به استفاده سمبولیک از دیگران در توجیه اقدامات خود بسنده کرد. این موضوع ضمن افزایش هزینه‌های آمریکا با توجه به عدم‌شناخت کافی از جامعه پیچیده افغانستان و پیچیدگی سیاست در کشورهای پیرامونی افغانستان، موجب ناکامی آمریکا در اهداف اعلامی‌ در آن کشور گردید.

به باور این کارشناس حوزه افغانستان، از ده‌سال پیش نشانه‌های شکست آمریکا در افغانستان بروز کرد و برخی مقامات نظامی و سیاسی آمریکا متوجه این موضوع شدند، لذا به فکر طرح‌هایی برای کاهش و نهایتا خروج از افغانستان افتادند. شخص اوباما‌ رئیس‌جمهور اسبق آمریکا، موافق خروج نیروها بود. لذا علیرغم مخالفت برخی نهاد‌های امنیتی، نظامی و سیاسی که به شدت مخالف بودند، چهار‌سال طول کشید تا توانست آنها را متقاعد به خروج از افغانستان نموده و لذا در سال 2014 از کمتر از یکصد‌هزار نیرو که در آن کشور بودند، حدود 85‌هزار نیرو را خارج کرد که این موضوع اثر مهمی بر کاهش هزینه‌های آمریکا در افغانستان داشت. به اذعان آقای روحی‌صفت، آمریکا در بیست‌سال گذشته بیش از دو تریلیون‌‌دلار در افغانستان هزینه کرده است و این موضوع فشار زیادی به بخش‌های مالی در آمریکا وارد ساخته است. چنین فشار‌مالی به اتحاد جماهیر‌شوروی و عدم افق روشنی در موفقیت، موجب خروج نیروهای ارتش‌سرخ پس از 8 سال از افغانستان شده بود.

به گفته محسن‌روحی‌صفت، جالب توجه است که همین عامل اقتصادی و عدم‌وجود افق‌ روشنی از موفقیت از عوامل مهم در تصمیم آمریکا برای خروج از این کشور شده است. خروج باقی‌مانده نیروهای خارجی از افغانستان چالش‌های زیادی در نهادهای دولتی و غیر‌دولتی در این کشور داشت و یک نوع بی‌برنامگی و ناهماهنگی در امور‌اجرایی آمریکا نسبت به موضوع افغانستان ایجاد کرد که به باور این تحلیلگر حوزه افغانستان، نوع تعامل امریکا با طالبان و پاکستان یکی از موارد بروز آن است. آمریکا در ابتدا نابودی کامل طالبان را هدف خود اعلام کرد و سپس امکان مشارکت‌سیاسی این گروه در حکومت کابل را بیان نمود، به شرطی که اسلحه را زمین بگذارند و مانند یک حزب‌سیاسی رفتار کنند. پس از مدتی اعلام کرد که در صورت اعلام آتش‌بس توسط طالبان آماده گفتگوی سه‌جانبه با آنان و دولت کابل است، آنگاه مذاکرات بدون حضور دولت کابل به شرط وقوع آتش‌بس را پیشنهاد کرد و پس از رد همه شروط آمریکا توسط طالبان، خواستار کاهش معنا‌دار سطح خشونت طالبان در زمان مذاکره دو جانبه شد که این کاهش هم اتفاق نیفتاد و مذاکرات دوحه‌ بیش از یک‌سال پیش بین آمریکا و طالبان به رهبری زلمای‌خلیل‌زاد آغاز شد.

آقای روحی‌صفت در ادامه بیان داشت که هدف اصلی آمریکا از خروج از افغانستان به هر نحوی که بود، اما نمی‌خواست این خروج شکست امریکا جلوه نماید، لذا نام مذاکرات‌صلح را بر این گفتگو‌ها گذاشت و از نمایندگان برخی از کشورها برای حضور در امضای سند آن دعوت به عمل آورد، اما اسناد‌اصلی توافق را محرمانه اعلام و آنچه آشکارا بیان کرد در 4 محور بود:

1-ضمانت‌ها و مکانیسم‌های عملی برای جلوگیری از استفاده از خاک افغانستان از سوی هیچ گروه یا فردی علیه امنیت ایالات‌متحده آمریکا و متحدانش‌

2-ضمانت و مکانیسم‌های عملی و اعلام یک برنامه‌زمانی برای خروج تمام نیروهای‌خارجی از افغانستان

3- با حضور شاهدان بین‌المللی، طالبان مذاکرات بین‌الافغانی را با جوانب افغان در دهم مارس 2020 آغاز خواهد کرد.

4- آتش‌بس جامع و دائمی شامل دستور مذاکرات بین‌الفغانی باشد و شرکت‌کنندگان‌ نشست، در مورد تاریخ و چگونگی آتش‌بس دائمی توافق کنند.

در ذیل این 4بند مواردی‌ مشخص شد که باید به اجرا گذاشته می‌شد و در برخی موارد آزادی هزاران زندانی طالبان از تکالیف دولت کابل بود. همچنین عدم حضور رسمی دولت‌کابل در مذاکرات دو‌جاننبه آمریکا و طالبان، تاثیر منفی مستقیم بر آن دولت داشت و به شدت وجهه‌ آن دولت را نزد مردم افغانستان و جهانیان کاهش داده و موجب ایجاد مشروعیت‌سیاسی برای گروه طالبان شد. آقای روحی‌صفت در ادامه اذعان داشت، آمریکا که نقش بازیگر متوازن بین دولت و طالبان را ایفا می‌کرد با آغاز خروج نیروهای خارجی از افغانستان، به شدت این نقش را به نفع طالبان تغییر داد  و نیروهای دولتی احساس کردند که پشتشان خالی شده است و در مقابل، طالبان توهم حکومت‌مطلقه در افغانستان پیدا کرد و عملا دولت را لایق شراکت در دولت آینده خود ندانستند. علاوه بر این نکته که روسای‌جمهور آمریکا در صدد کاهش هزینه‌ها با خروج از افغانستان بودند، اکنون هم به دلیل ملاحظات چند‌وجهی چین و روسیه و چالش‌های جدید امریکا و تغییر شیوه‌های نظامی جدید در پی کم کردن وزنه‌های اضافی خود در افغانستان است. به باور این دیپلمات پیشین کشورمان، البته خروج آمریکا به معنای خاتمه نفوذ نیست بلکه با پیگیری منافع از حضور مستقیم اجتناب و به سیاست کنترل از راه دور می‌پردازد و در پی مدیریت بحران و آشوب در افغانستان و شیوع نا‌امنی در ایالت مسلمان‌نشین چین که در همسایگی افغانستان است می‌باشد. همچنین حضور از طریق ایجاد حلقه‌های نا‌امنی در آسیای‌مرکزی برای ضربه‌زدن به منافع روسیه نیز مد‌نظر است و آمریکا می‌خواهد از طریق طرح ژنرال‌مکنزی هزینه‌های جنگ افغانستان را مدیریت کند. چرا که آمریکا نمی‌خواهد سرزمینی که نتوانسته محلی امن برایش باشد را دو دستی به رقبایش‌ تقدیم کند.

این دیپلمات پیشین و کارشناس مسائل افغانستان در ادامه و در خصوص نقش ایران در حمایت از طالبان بیان داشت که، ما باید نگاه واقع‌بینانه داشته باشیم، افغانستان سرزمینی نیست که ما دنبال دستاورد مهمی در آن باشیم، همین که آسیبی‌ از جانب افغانستان به ما وارد نشود، دستاورد مهمی است. بریتانیا، شوروی و آمریکا در این کشور شکست خوردند و پاکستان با وجود دست بازی که در افغانستان داشته، شکست خورده است و ما نباید به دنبال حضور مستقیم در افغانستان باشیم بلکه باید از دور دستی بر آتش داشته باشیم و در حدی که بتوانیم آلام و درد مردم افغانستان را کم کنیم، به این کشور یاری برسانیم. به اذعان آقای روحی‌صفت، ما باید تسهیلگر‌ باشیم نه محور. چرا که این کار باعث ضرر بیشتر خواهد شد. ما باید به شکل تمدنی و از دریچه قدرت‌نرم به افغانستان وارد شویم. مردم افغانستان دوستدار ایران هستند و لذا ما دید برادرانه به این کشور داریم. ایران در سایه صلح و رشد‌اقتصادی منافعش‌ در افغانستان حفظ می‌شود. داشتن رابطه خوب با هر دولتی که در کابل مستقر است از سیاست‌های ایران بوده و هست و در عین حال وجود روابط خوب با همه گروه‌ها و احزاب و اقوام در این کشور لازم و ضروری است.

به اذعان و باور آقای روحی‌صفت، افغانستان سرزمینی نیست که یک کشور به‌صورت یکجانبه بتواند منافعش‌ را تامین و بقیه کشورها یا همسایگان را حذف نماید. بهترین مسیر همکاری مثبت همه کشورها برای کاهش درد و رنج مردم افغانستان و توسعه اقتصادی و ثبات است. چیزی که آمریکا در مدت این بیست‌سال در افغانستان بدان توجه داشت کشاندن منازعه‌ خود با رقبایش‌ از جمله ایران به این کشور بود و لذا اجازه نمی‌داد که شرکت‌های توانمند ایرانی در توسعه زیر‌ساخت‌های این کشور حضور معنا‌دار و فعالی داشته باشند. این دیپلمات پیشین کشورمان در پایان تاکید داشت که، ایران معتقد است دولتی فراگیر در کابل متشکل از همه اقوام و جناح‌ها دارای پایداری بیشتری از یک دولتی است که صرفا از یک قوم باشد، زیرا همه نسبت به آن دولت احساس تعلق می‌کنند و ناپایداری‌ کمتری وجود دارد. وجود رابطه خوب و متوازن دولت‌مرکزی با همه همسایگان باعث رشد و شکوفایی افغانستان خواهد شد.    

*   کارشناس مسائل افغانستان در گفتگو با مجله ایرانی روابط‌بین‌الملل

تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل 

تمامی حقوق برای مجله ایرانی روابط بین الملل محفوظ است ©2024 iirjournal.ir. All Rights Reserved

Please publish modules in offcanvas position.