Developed in conjunction with Joomla extensions.

سیاست خارجی بایدن با چین در عصر هوش مصنوعی

زهرا شریف زاده عضو هیئت تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل

رقابت قدرت های بزرگ به اصل سازماندهی سیاست خارجی آمریکا تبدیل  گردیده است. این امر منجر به فراخوانی های روزانه جنگ سرد برای تشریح  مسابقه ی تسلیحاتی  رقابت شدید بین ایالات متحده و چین جهت توصیف رقابت دوجانبه در فناوری های پیشرفته ، از جمله محاسبه کوانتومی و هوش مصنوعی (AI) شده است. در حقیقت موضوع چین و آمریکا یکی از اساسی ­ترین مباحث راهبردی  به دلیل اهمیت تأثیر گذاری این رابطه بر ماهیت مناسبات بین المللی می باشد و دو کشور آمریکا و چین سعی دارند بازی حاصل صفر را حفظ کنند .به همین جهت  ساختار و کارگزار جمهوری خواهان و دموکرات ها اعمال فشار  و«مهار چین» است.حال  سوال اساسی در این تحلیل این است که سیاست خارجی بایدن در قبال چین چه خواهد بود؟فرضیه این خواهد بود که  احتمالا بین استفاده از ابزار های نوین بویژه هوش مصنوعی و برتری سیاست خارجی  بایدن  در این زمینه بر  چین رابطه ی معناداری وجود دارد.

بایدن در روزهای نخست ریاست جمهوری خویش سیاست خارجی اعلامی آمریکا را در چهار محوره بین الملل گرایی،ائتلاف سازی و اجماع جهانی،سیاست خارجی دیپلماسی محور ،دفاع از ارزش ها و مشخص کردن تهدید ها ودشمان اعلام نمود و بزرگترین وعده  وی در سیاست خارجی احیای نظم بین المللی لیبرال می باشد که تاکنون چند گام در این راستا برداشته است. او ایالات متحده را به توافق پاریس بازگرداند. وی عضویت کشورش در سازمان بهداشت جهانی (WHO) و شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد را بازگرداند. از سوی دیگر ، وی اقدامات مهمی را در جهت ایجاد روابط نزدیکتر با متحدان آسیایی و اروپایی انجام داده است.از طرفی بایدن از طرفداران مداخله آمریکا در مناطق حساس جهان می باشد که البته این مداخله  در قالب سخت و اعزام نیرو به افغانستان و سوریه نیست  بلکه  ایالات متحده  به یک استراتژی هوش مصنوعی ملی مبتنی بر اصل "هر کاری که لازم است" نیاز دارد تا بتواند تهدیدها ودشمنان خود را بشناسد. با روی آوردن کشورها به هوش مصنوعی و الگوریتم ‏ها برای پیش ‏بینی رویدادها، سیاست خارجی به‌کلی تغییر شکل خواهد داد. چراکه کشورها در حالی با یکدیگر تعامل خواهند داشت که می‏دانند هر حرکتشان ممکن است روزها، هفته ‏ها یا ماه‏ ها جلوتر پیش‌بینی‌شده باشد. چنین تغییر شکلی دنیای کسب‏‌و‏کار و روابط ژئوپلیتیکی را متحول خواهد کرد. این در حالی  است که  ترامپ عمدتا هوش مصنوعی را به عنوان یک ابزار ژئوپلتیکی مهم می‌دانست و در زمینه توسعه آن اهداف نظامی و رقابت با چین  را سرمایه‌گذاری کرده بود اما بایدن  آن را به عنوان یک پیشرفت علمی، مدنظر دارد بر همین اساس جایگاه مدیر دفتر سیاست‌های علم و فناوری (OSTP) را به سطح عضو کابینه ارتقا داد و اریک لندر، متخصص برجسته ژنتیک و بنیان‌گذار موسسه Broad هاروارد- ام‌آی‌تی را به این سمت برگزید.هرچند  که  لفاظی ایالات متحده در زمان بایدن تغییر کرده است ، اما اصل آن تغییر نکرده است.

در این راستا  سیاست خارجی بایدن  شناسایی عامل های تهدید برای کشور ش می باشد که یکی از عوامل تهدید ،کشور چین می باشد.با توجه به اینکه سیاست خارجی آمریکا با افزایش سرمایه گذاری داخلی به منظور بازسازی ایالات متحده می باشد و هر گونه  افزایش سرمایه گذاری تهدیدی برای پکن قلمداد خواهد شد.تقویت اقتصاد ملی آمریکا می تواند نقش پکن را کمرنگ کند.در این راستا  آمریکا باید سرمایه گذاری گسترده ای در زمینه ی تکنولوژی،نوآوری و آموزش انجام دهد هر چند آمریکایی ها نمی توانند در مورد مسائل مربوط به هوش مصنوعی آرامش داشته باشند زیرا حتی نوآوری های هوش مصنوعی مصرف کنندگان، می توانند "برای جنگ سایبری" به شیوه هایی استفاده شوند که همیشه مشهود یا پیش بینی نشده است .

ایالات متحده سرمایه گذاری های قابل توجهی در زمینه هوش مصنوعی انجام داده است تا نقش خود را به عنوان یک ابرقدرت جهانی گسترش دهد ، در حالی که سایر اقتصادها نیز می خواهند به عنوان یکی از مدعیان اصلی تبدیل شوند یا در صورت عدم موفقیت زیاد عقب نمانند. بایدن  مایل به ایجاد یک ائتلاف جهانی برای واداشتن چین به آزاد کردن اقتصادش است.احتمالا  بایدن  جنگ فنآوریی که ترامپ علیه چین داشت  را ادامه دهد چرا که  ترامپ تلاش کرده بود شرکای دیپلماتیک آمریکا را وادار کند فن آوری  جی5 ساخت چین را رد کنند و اپلیکیشن‌های محبوبی را که تحت مدیریت شرکت‌های چینی هستند، هدف قرار دهند.هر چند بایدن هم از وجود اپلیکیشن تیک تاک ساخت چین که بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد و از اهدف اصلی دولت ترامپ است، ابراز نگرانی کرده است.از طرفی چین در سال 2017 اعلام کرد که می خواهد جهان را در زمینه هوش مصنوعی تا سال 2030 رهبری کند و به طور استراتژیک بودجه ای را که توسط یک استراتژی ملی برای هوش مصنوعی هدایت می شود ، اختصاص دهد. چین در حال حاضر به انتشارات علمی هوش مصنوعی نزدیک شده است و از سال 2013 بیش از هر کشور دیگری درخواست های ثبت اختراع هوش مصنوعی را ثبت کرده است. از طرفی چین از طریق بستن  قراردادهایی با 50 کشور جهان که ذیل ابتکار "کمربند و جاده"می باشد دامنه جهانی خود را گسترش می دهد ، زیرساخت ها و نفوذ خود را از پکن تا برلین از طریق زمینی و دریایی ، و همچنین سرمایه گذاری و توسعه روابط در سراسر آفریقا و آمریکای لاتین ایجاد می کند. رهبری چین از تفکر بلندمدت برخوردار است. لازم بذکر است که در این جنگ سرد بین دو کشور آمریکا و چین ، رقابت برای دستیابی به تسلیحات هسته ای هم  می تواند منجر به ایجاد ثبات در برابر نابودی مطمئن دو طرفه ، یا "خود تخریب "متقابل شود.

هر دو کشور با ویژگی های منحصر به فردی که هیچ کشور دیگری به زودی آنها را تکرار نمی کند ، در زمینه هوش مصنوعی پیش می روند. اینها شامل تخصص تحقیقاتی در سطح جهانی ، سرمایه های عمیق ، فراوانی داده ها ، محیط های سیاست حمایتی عمدتاً و اکوسیستم های نوآوری بسیار رقابتی است. از حدود 4500 شرکت مرتبط با هوش مصنوعی در جهان ، حدود نیمی در ایالات متحده و یک سوم در چین فعالیت می کنند. بنابراین ، اگرچه منصفانه است که بگوییم ایالات متحده و چین در حال رقابت با یکدیگر هستند ، اما حقیقت بزرگتر این است که هر دو کشور به طور همزمان در مرز نوآوری حرکت می کنند.

واشنگتن امیدوار بود با پیوستن چین به اقتصاد بازار و آزادسازی‌های اقتصادی این تغییرات نهایتا منجر به تغییرات اجتماعی در چین شده و سپس این کشور با درپیش گرفتن نوعی از دموکراسی غربی تحت کنترل ارزش‌های آمریکایی درآید. چین اقتصاد بازار را پیاده کرد اما برخلاف پیش‌بینی‌ها نه‌تنها این اقدام باعث ایجاد تغییرات اجتماعی قابل‌توجه در این کشور نشد بلکه چین موفق شد مدل جدیدی در حکمرانی ایجاد کند که مبتنی‌بر همکاری مسالمت‌آمیز دولت متمرکز این کشور با قواعد بازار آزاد است.

چین اکنون بر اساس محورهای سیاست اعلامی بایدن  تبدیل به قدرتی تهدیدگر برای آمریکا شده است. این قدرت همانند آمریکا چندبعدی است و می‌تواند در عرصه‌های مختلفی این کشور را به چالش بکشد. حتی در‌ بحران کرونا هنگامی که چین با مدیریت اوضاع این ویروس را کاملا تحت‌کنترل درآورد، کشورهای غربی درحال دست‌وپنجه نرم کردن با معضلات عدیده مانند جمع‌آوری و نگهداری جنازه‌های انباشت‌شده بودند.

واشنگتن البته تلاش دارد از اقداماتی خاص علیه چین استفاده کند، زیرا می‌داند توانایی رقابت با پکن را در درازمدت از دست خواهد داد. یکی از این اقدامات تلاش برای امنیتی‌سازی چین و منزوی ساختن ژئوپلیتیکی آن و راه‌اندازی جنگ‌های هیبریدی علیه این کشور است تا از توان پکن برای رشد فناوری‌های هوش مصنوعی کاسته شود.

بعنوان مثال در بعد نظامی و امنیتی ادغام بیشتر فناوری های هوش مصنوعی در سیستم های تسلیحاتی و دستیابی به این سیستم ها ، می تواند معضل امنیتی ایجاد کند و باعث شود  هر طرف که جریانات نوآوری را ملی  و شفافیت را محدود نماید بر دیگری برتری دارد. ایالات متحده و چین  برخلاف به کارگیری سواره نظام ، ظهور تفنگ تفنگدار یا ادغام زره سریع با پشتیبانی هوایی برای دستیابی به حمله رعد اسا  در آستانه تغییر سریع در جنگ هستند . بعنوان نمونه پیمان امنیتی بین آمریکا،بریتانیا و استرالیا(اکوس) علاوه بر به خطر انداختن نظام منع اشاعه سلاح های اتمی، به دنبال درگیر کردن چین در منطقه پاسیفیک و ایجاد صحنه تقابلی جدی در منطقه ایندو-پاسیفیک است. در حقیقت بریتانیا، آمریکا و استرالیا در تلاش برای مقابله با قدرت فزاینده چین از امضای تاریخی یک عهدنامه ویژه برای به اشتراک گذاشتن فناوری‌های پیشرفته دفاعی  که مستلزم بکار گیری هوش مصنوعی است،هستند. هر دو کشور سرمایه گذاری زیادی برای ادغام قابلیت های تقویت شده با هوش مصنوعی و فعال سازی فرایندهای تصمیم گیری مبتنی بر ماشین با حداقل تعامل انسانی انجام می دهند.در صورت رویارویی نیروهای آمریکایی و چینی (به عنوان مثال ، در دریای چین جنوبی) ، روباتیک و هوش مصنوعی می توانند نقش مهمی ایفا کنند. تشدید سریع یک خطر جدی است ، به ویژه اگر سرعت پیشرفت فناوری در توانایی ها بیشتر  از توسعه پروتکل هایی برای حفظ اختیارات انسانی در حلقه های تصمیم گیری باشد.

در سیاست  فناوری های هوش مصنوعی  سبب مختل شدن روابط سیاسی بین ایالات متحده و چین خواهد شد  فناوری های هوش مصنوعی می توانند وسیله ای برای تشدید رقابت ایدئولوژیک شوند ، به ویژه اگر یکی یا هر دو طرف از چنین فناوری هایی برای مداخله در امور سیاسی داخلی دیگری بعنوان مثال انتخابات  استفاده کنند. در این صورت جذابیت دموکراسی می تواند کم رنگ شود  و زمینه برای پکن فراهم می شود که مدعی شود مدل چین  نرخ های بالاتری از رشد اقتصادی را ارائه می دهد و سیستم های دموکراتیک در برابر دستکاری شکننده و در توزیع عادلانه منافع در جامعه ناکارآمد هستند.

علیرغم تمام تهدیداتی که چین برای آمریکا در زمینه هوش مصنوعی دارد اما هر دو کشور آمریکا و چین می توانند از  برنامه های هوش مصنوعی برای تجزیه و تحلیل تصویر ، کشف داروهای سرطان و سایر بیماریها و شناسایی کارآمدترین مدلهای مراقبتی برای شرایط قابل درمان سود ببرند و همچنین  از اشتراک داده ها و تخصص در زمینه چالش های اصلی مانند مدل سازی آب و هوا ، استفاده بهینه از انرژی ، ردیابی اثرات تغییرات آب و هوایی ، افزایش دسترسی به آموزش ، افزایش حفاظت از حیات وحش و شناسایی و پاسخگویی به موارد غیرقانونی بهره مند شوند .

در نتیجه در عصر هوش مصنوعی ، هیچ کشور دیگری از نظر توسعه تکنولوژیکی یا قدرت ملی به ایالات متحده یا چین نمی رسد و ایالات متحده و چین هر کدام نمی توانند بر دیگری تسلط داشته یا اراده خود را تحمیل کنند. در شرایط صلح هر دو در صورتی که راهی برای آموختن از تجربیات یکدیگر در جهت یابی در مرزهای اطلاعاتی بیابند ، سود خواهند برد یا در صورت مواجهه یا درگیری بدون نقص ، باخت خواهند داشت.

 هوش مصنوعی به تشدید رقابت دوجانبه بین آمریکا و چین  کمک می کند ، هر دو کشور را وادار می کند تا در زمینه نوآوری ، رشد اقتصادی و قدرت کلی ملی از سایر کشورهای جهان پیشی بگیرند. هوش مصنوعی همچنین رقابت بین سرمایه داری اقتدارگرا و لیبرال دموکراسی را افزایش می دهد. هوش مصنوعی هم استرس عظیمی بر روابط ایالات متحده و چین و هم فرصت هایی برای همکاری احتمالی ایجاد خواهد کرد.

تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل

تمامی حقوق برای مجله ایرانی روابط بین الملل محفوظ است ©2024 iirjournal.ir. All Rights Reserved

Please publish modules in offcanvas position.