دکتر معصومه محمدی
با توجه به اینکه تهاجم روسیه در سومین سال خود قرار دارد، نشانه هایی وجود دارد که رهبران غربی و متحدان اروپایی آنها در تلاش برای بازنده جلوه دادن روسیه در بحران اوکراین هستند. بحرانی که نه تنها دامنگیر اوکراین بلکه به نوعی تغییر دهنده نظم نوین جهانی قلمداد می شود. با این حال آنچه حائز اهمیت است توجه به نتیجه و عاقبت بحران اوکراین است. از دید بسیاری از تحلیلگران اوکراین با توجه به حمایت های غرب و متحدان اروپایی پیروز میدان و از دیدگاه برخی دیگر روسیه برنده جنگ اوکراین است. اوکراین کشوری با دو دستگی بین شرق و غرب است. روس زبان ها در شرق و اوکراینی ها در غرب این سرزمین قرار گرفته اند. یکی از دلایل نزاع میان شرق و غرب به دلیل وجود دو دستگی در این کشور است. ولی نباید این موضوع را نادیده گرفت که نه آنهایی که در شرق اوکراین زندگی می کنند و چه آنهایی که در غرب این کشور مستقر هستند هیچ کدام خواستار جنگ و نزاع در این سرزمین نمی باشند.
در ابتدای بحث لازم است به منافع استراتژیک آمریکا در جنگ اوکراین بپردازیم. در خارج از نیمکره غربی سه منطقه برای غرب حائز اهمیت است. نخست؛ اروپا که در مرتبه اول قرار داشته و توانسته تغییرات اساسی را در خود به وجود آورد و هم اکنون از متحدان برجسته غرب محسوب می شود. دوم؛ خلیج فارس به دلیل ذخایر نفت و گاز و همچنین پیوند جدایی ناپذیر این منطقه با آسیا و در نهایت؛ خاورمیانه که به دلیل رقبای درون منطقه ای و ظهور چین در این منطقه بر اهمیت آن افزوده شده است. طی دهه های اخیر غرب با نفوذ در خاورمیانه و ایجاد پایگاه های نظامی خود در این سرزمین توانسته نفوذ خود را گسترش داده و با ایجاد بحران های منطقه ای هژمونی خویش را تقویت نماید. هم اکنون اوکراین با توجه به قرار گرفتن در منطقه ای حائل میان شرق و غرب در اولویت های نخست سیاست خارجی غرب قرار گرفته است. در خصوص نزاع در اوکراین باید به موارد چون؛ علل ایجاد بحران، عوامل ساختار نزاع در این کشور و علل شتاب دهنده به نزاع توجه داشت.
در حقیقت غرب مسئول اصلی آشفتگی در اوکراین است زیرا غرب با ایجاد آشفتگی و دامن زدن به این بحران در تلاش برای برای جداکردن اوکراین از مدار روسیه و ادغام آن به اروپا است. از جمله اهداف اصلی غرب ایجاد مرزی میان غرب و روسیه توسط اوکراین بوده است تا از آن به عنوان سنگری برای دفاع خود در مقابل شرق بهره برداری کرده و دامنه نفوذ ناتو را به شرق با هدف تهدید و کنترل روسیه کسترش دهد. مستنداتی که گواه بر این ادعاها می باشند اظهارات اخیر رهبران غربی و متحدان اروپایی آنها است.
علاوه بر اظهارات برجسته دیوید کامرون در مورد استفاده از تسلیحات انگلیسی در داخل روسیه، ایالات متحده اخیراً شروع به ارسال مقادیر زیادی از سامانه های موشکی دوربرد ATACMS به اوکراین کرده است که قادر به هدف قرار دادن اهداف در سراسر خاک اوکراین اشغالی است. مسکو به طور مداوم در مورد چنین تحویلهایی هشدار داده ، اما هنوز هیچ پاسخ معناداری به این عبور آشکار از خط قرمز روسیه ارائه نشده است.
دیوید کامرون، وزیر امور خارجه بریتانیا نیز مدعی است که؛ اوکراین می تواند از سلاح های تهیه شده توسط بریتانیا برای حمله به اهدافی در داخل روسیه استفاده کند. اظهارات وزیر خارجه بریتانیا نشان دهنده انحراف از موضع محتاطانه ای است که اکثر شرکای غربی اوکراین در دو سال گذشته اتخاذ کردند. از زمان آغاز تهاجم تمام عیار روسیه در فوریه 2022، اکثر کشورهای حامی اوکراین اصرار داشته اند که سلاح های غربی فقط در مرزهای بین المللی اوکراین قابل استفاده هستند و نباید علیه اهدافی در داخل فدراسیون روسیه مستقر شوند.
این محدودیت ها منعکس کننده نگرانی های گسترده در پایتخت های غربی در مورد تشدید احتمالی جنگ فعلی به یک درگیری اروپایی بسیار گسترده تر است. مسکو به طرز ماهرانهای از ترس غرب از تشدید تنش استفاده کرده است و مقامات کرملین مرتباً در مورد خطوط قرمز روسیه هشدار میدهند و ولادیمیر پوتین نیز مکرراً تهدیدات هستهای با پوشش نازک را تهدید میکند. تاکنون، تاکتیکهای ارعاب روسیه بسیار مؤثر بوده است. با تهدید به تشدید جنگ، مسکو توانسته است جریان کمک های نظامی به اوکراین را کند و در عین حال از تحویل برخی دسته های تسلیحاتی جلوگیری کرده و توانایی کیف را برای حمله به اهداف مشروع در داخل روسیه محدود کند.
این امر اوکراین را در یک نقطه ضعف نظامی قابل توجه قرار داده است. اوکراین که در حال حاضر به طور گسترده از رقیب بسیار بزرگتر و ثروتمند روس خود پیشی گرفته است، مجبور است بدون توانایی استقرار سلاح های غربی علیه زیرساخت های نظامی روسیه از خود دفاع کند. منتقدان این رویکرد ادعا میکنند که غرب عملاً اوکراین را وادار میکند تا با یک دست از پشت بسته با حریف بسیار بزرگتری مبارزه کند. با تهدید موجودیت کشورشان، اوکراینیها در برابر محدودیتهای غربی غلبه کردهاند و از برد محدود سلاحهای خود برای حمله استفاده میکنند. این حملات شامل حملات اخیر پهپادهای دوربرد به پالایشگاههای روسیه است که به بخش انرژی روسیه آسیب رسانده و بین شرکای اوکراین اختلاف نظر ایجاد کرده است. در حالی که مقامات ایالات متحده مخالفت خود را ابراز کرده و از کیف خواستند تا بر اهداف نظامی تمرکز کند.
وضعیت استفاده از سلاح های غربی در خاک روسیه با ادعای ارضی کرملین در داخل اوکراین پیچیده تر شده است. در سپتامبر 2022، مسکو "الحاق" چهار منطقه اوکراین را اعلام کرد و آنها را به طور رسمی در قانون اساسی روسیه گنجاند. جنگ در هر چهار استان نیمهاشغال شده اوکراین ادامه دارد و ارتش اوکراین برای استقرار سلاحهای غربی آزاد است، علیرغم اصرار کرملین مبنی بر اینکه این مناطق اکنون بخشی از روسیه هستند.
واکنش کرملین به حملات فزاینده اوکراین به شبه جزیره کریمه تحت اشغال روسیه به طور مشابه ضعیف بوده است. پوتین از زمان اولین اشغال کریمه در سال 2014، شبه جزیره را با عباراتی تقریباً عرفانی به عنوان نمادی از بازگشت روسیه به موقعیت قدرت بزرگ به تصویر کشیده است. این در حالیست که غرب مدام اصرار به بازگرداندن کریمه به خاک اوکراین را دارد اما آنچه قطع به یقین است کریمه عضوی از روسیه است و روسیه قصد پس دادن آن را نخواهد داشت.
با توجه به اینکه نیروهای اوکراینی از کمبود مهمات و نیروی انسانی رنج می برند، روسیه اخیراً توانسته است ابتکار عمل در میدان نبرد را به دست آورد و برای اولین بار در دو سال گذشته به پیشرفت های قابل توجهی دست یابد. اکنون آمادهسازی برای حمله بزرگ تابستانی روسیه در حال انجام است که به طور بالقوه میتواند خطوط مقدم تضعیف شده اوکراین را شکسته و ضربهای را به این کشور خسته از جنگ وارد کند. در قبال حملات روسیه غرب و متحدان اروپایی با اعمال تحریم های سخت تر قصد منزوی کردن و شکست روسیه را در میدان نبرد دارند و تحریم های اقتصادی را تبیهی علیه روسیه می دانند. با یان وجود روسیه از طریق متحدان و شرکای تجاری خود همه تلاشش را در جهت حفظ اقتصاد داشته است. هدف غایی روسیه را از جنک با اوکراین می توان در نابود کردن اوکراین و نه در تصرف آن دانست. زیرا اگر هدف پوتین تصرف اوکراین بود این اقدام را باید در همان هفته های نخست به سرانجم می رساند این در حالیست که با طولانی و فرسایش شدن جنگ در اوکراین هدف پوتین از بین بردن زیرساخت های و ناکارآمد شدن این کشور برای غرب است. در حقیقت جنگ فرسایشی و تخریب زیر ساخت های اوکراین هزینه های بسیاری را برای غرب در جهت بازسازی و احیای مجدد این کشور دربردارد و شاید تا مدت های طولانی خطر گسترش ناتو به شرق را برای روسیه برطرف نماید.
چنین به نظر می رسد آتش بس و توقف جنگ در اوکراین در شرایطی حاکم خواهد شد که؛ اوکراین به کشوری بی طرف تبدیل شده و فقط حائلی میان ناتو و شرق باشد و مانع گسترش ناتو به شرق شود.
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل