
تحولات داخلی آمریکا؛افول قدرت نرم آمریکا
- توضیحات
- نمایش از دوشنبه, 16 فروردين 1400 09:53
- بازدید: 376

بهاره وکیلی*
فروپاشی و افول قدرت نرم آمریکا موضوعی است که در یکی دو دهه گذشته در محافل علمی و سیاسی در عرصه روابط بین الملل مطرح است . پرسش : چگونه تحولات داخلی آمریکا در چند دهه گذشته باعث افول قدرت نرم آمریکا شده است؟فرضیه: با توجه به مطالعات صورت گرفته، افول قدرت، بویژه قدرت نرم در ایالات متحده آمریکا بالاخص در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ بیش از پیش مشهود است.
با مطالعه بیشتر تحولات سیاسی در آمریکا سه موضوع اصلی نقش مهمی را در افول قدرت در آمریکا و به ویژه قدرت نرم این کشور ایفا نموده است :
1. مباحث مربوط به زوال قدرت جهانی امریکا از دهه 1980 و با استقبال شایان توجه از کتاب پل کندی یا عنوان "فراز و فرود قدرت های بزرگ" آغاز شد. در این کتاب کندی با اشاره به زوال نسبی قدرت آمریکا، افول آن را ناشی از گسترش استیلا جویانه و نظامی نیروهای آمریکا در جهان و فقدان توازن بین منافع جهانی خودخوانده آمریکا و امکان تخصیص هم زمان منابع قدرت به همگی آن ها شده است.
2. مورد دوم مربوط به حوادث بعد از واقعه 11 سپتامبر می باشد. در این برهه نظریه هایی مطرح شد که معتقد بودند سلطه آمریکا به دلیل درگیری فزاینده در مناطق مختلف، همانند روند زوال طبیعی سقوط قدرت های بزرگ دچار تزلزل شده و در سراشیبی سقوط قرار گرفته است.
3. مورد آخر به نظریه های مربوط به افول آمریکا، به دهه دوم سده بیست و یکم بر می گردد. در پی وقوع تحولات مرسوم به بهار عربی و نیز جنبش وال استریت، مداخله آمریکا در لیبی و همچنین خیزش چین و طرح دکترین "چرخش به سوی آسیا " از سوی باراک اوباما، قدرت نرم آمریکا رو به افول نهاد.
اما در کنار این باور برای افول قدرت در آمریکا که بسیاری بر آن باور دارند و آنرا یک آرزوی دست یافتنی و در شرف وقوع می پندارند ، نخبگان ، اندیشمندان، و کارشناسان داخلی در آمریکا و موسسات و پژوهشکده هایی که به مطالعه سیاست های آمریکا در عرصه داخلی و خارجی می پردازند نیز دیدگاه های متفاوت با یکدیگر دارند.
"نوام چامسکی"، نظریه پرداز و اندیشمند سرشناس آمریکایی، در مصاحبه ای گفته است "آشفتگی اجتماعی در جامعه آمریکا ظرف 40 سال گذشته شدیدا افزایش پیدا کرده است." این سخن او در سال 2018 مطرح شده است. چامسکی در سال 2012 نیز با اذعان بر وجود مشکلات بزرگ در آمریکا، هیمنه آمریکا را در حال فروپاشی دانست. این اظهار نظر در زمانی بیان شده بود که هنوز از فردی به نام "دونالد ترامپ" در جایگاه ریاست جمهوری آمریکا خبری نبود و باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا بود. این فیلسوف آمریکایی در آن زمان گفته بود " آمریکا تنها کشوری است که هزاران پایگاه نظامی در خارج از خاک خود دارد و این امر نیازمند حاکمیتی توانمند است و همین حضور نظامی در سراسر جهان ظاهرا دولت آمریکا را تضعیف کرده است." همچنین وی در مصاحبه ای در آبان ماه سال 2020 با روزنامه " ایندیپندنت" ترامپ را از "هیتلر" بدتر دانست و اقدامات وی را در زمینه زیست محیطی زمینه ساز نابودی تمدن بشری توصیف کرد .
"فرانسیس فوکویاما" نظریه پرداز و اندیشمند آمریکایی، پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، در خرداد ماه 2020 گفت که کرونا قدرت رهبری آمریکا را به چالش کشید و حتی اگر در انتخابات 2020، دموکرات ها پیروز شوند، اداره کشوری را به دست خواهند گرفت که اقتدار سابق را ندارد . فوکویاما افزود، " اگر ترامپ باز هم رئیس جمهور شود، شانس احیای گسترده تر دموکراسی یا نظم بین الملل لیبرال کاهش خواهد یافت اما، نتیجه انتخابات هر چه باشد، چند قطبی عمیق شکل گرفته در دل جامعه آمریکایی به قوت خود باقی خواهد ماند؛ حتی اگر دموکرات ها کاخ سفید و هردو مجلس کنگره را پر کنند، کشوری را به دست خواهند گرفت که به زانو نشسته است؛ هر اقدامی با کوهی از بدهی ها و انبوهی از مخالفان روبرو خواهد شد؛ چندین سال طول خواهد کشید تا موسسات مالی و بین المللی ضعیف دوباره احیا شوند."
"هنری کیسینجر" تئوریسین مشهور و تاثیرگذار آمریکا نیز درباره آینده آمریکا و چالش هایی که این کشور با آن روبروست، اظهار نظرهای زیادی دارد :چهره آمریکا در دوران ریاست جمهوری "دونالد ترامپ" باعث بوجود آمدن تغییرات شگرفی در عرصه سیاست های داخلی و خارجی آمریکا شد که همین امر باعث شد چهره جدیدی از آمریکا در عرصه بین المللی به تصویر کشیده شود. عملکرد 4 ساله ترامپ در دوره ریاست جمهوری، باعث منزوی شدن این کشور در عرصه بین الملل و روابط خارجی با دیگر کشورهای جهان شد.
روند افول قدرت آمریکا در دوران ترامپ با اتخاذ سیاست های جهانی زدایانه و یکجانبه گرایانه شدت بیشتری یافت. در دوران ریاست جمهوری ترامپ، با توجه به افزایش اهمیت ملی گرایی و اختلاف های داخلی سیاسی، افزایش میزان اعتبارات و توانایی های اقتصادی و نظامی نسبت به توانایی های نرم (دیپلماتیک، گفتمانی و فرهنگی) به عنوان بازوهای حمایت از منافع آمریکا، فشار بر سایر بازیگران و ساختار نظام بین الملل و عدم پایبندی به تعهدات خود در قبال جامعه بین المللی درباره موضوعات کلیدی، قدرت نرم آمریکا به شدت در معرض خطر قرار گرفته است.
توانایی به کارگیری منابع قدرت نرم از سوی کشورها به میزان زیادی به نوع رفتار و حکمرانی حاکمان وابسته است. برخورداری از ویژگی های دموکراتیک، مشورت پذیری و کارگروهی از عناصر اصلی یک حکمرانی خوب در حوزه قدرت نرم است. ترامپ با تاکید بر شعار « اول آمریکا » و دارای رویکردهای نژادپرستی، ضد سازمان های بین المللی، ضد اسلام و شدیدا معتقد به دیدگاه های اقتصادی مرکانتیلیستی بوده که در تضاد با ارزش های قدرت نرم است.
ترامپ چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا بود که نوع تفکر و نگاه او به سیاست و جهان، تحولات جدیدی را برای در ایالات متحده بوجود آورد. وی دارای رگه هایی از شخصیت کاریزماتیک و رفتار و گفتار پوپولیستی است. بنابراین این رفتار و تفکر نمی تواند با ارزش های قدرت نرم که مبتنی بر جذب، اقناع و اغوا است تناسبی داشته باشد و در حقیقت نافی آن است.
عوامل افول قدرت نرم در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ:
1. ویزگی های شخصیتی ترامپ و انعطاف ناپذیر بودن او در همکاری و جذب دیگران؛
2. تاکید بیش از حد وی بر مسائل نظامی و اقتصادی؛
3. عملکرد ضعیف و زورمآبانه دونالد ترامپ در عرصه سیاست خارجی؛
4. یکجانبه گرایی ترامپ؛
5. اتخاذ سیاست های رادیکالی در ارتباط با مهاجران؛
6. حمایت از سیاست های تجاوزکارانه اسرائیل و عربستان؛
7. حملات شدید لفظی به مطبوعات؛
8. خروج از توافق های بین المللی از جمله برجام، خروج از یونسکو؛،خروج از شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس، تهدید به خروج از پیمان تجاری نفتا، وضع قوانین سخت گیرانه برای ورود اتباع کشورهای دیگر به خاک آمریکا و.... .
همه این عوامل در کنار عوامل خرد دیگر باعث اقول و کاهش قدرت نرم آمریکا در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ شد.
نتیجه گیری
بر اساس دیدگاه های جورف نای قدرت نرم یک کشور متشکل از سه عنصر فرهنگ، ارزش های سیاسی و سیاست خارجی است. رهبران کشورها می توانند با استفاده از این سه منبع، قدرت نرم خود را در داخل و خارج از مرزهای خود افزایش دهند که ترامپ بخاطر ویژگی های شخصیتی خویش نه تنها نتوانست از این منبع در جهت افزایش قدرت نرم امریکا در دروه ریاست جمهوری خویش استفاده کند بلکه باعث افول آن نیز شد.
در واقع افول آمریکا دست به دست از رئیس جمهوری به دست رئیس جمهور دیگر به ارث رسیده است و ترامپ در چهار سال ریاست جمهوری خود در اوج این افول قرار داشت و این میراث را در شرایطی اسف بارتر تحویل جو بایدن داد. اما با همه این اوصاف و شرحی که در رابطه با افول قدرت بویژه قدرت نرم آمریکا در عرصه جهانی داده شد، همچنان ایالات متحده آمریکا ابرقدرت در عرصه های سیاسی، اقتصادی و نظامی است و شاید تا افول کامل این کشور و تبدیل شدن به کشور رده دومی در عرصه های مختلف زمان زیادی مانده باشد.
*دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه آزاد سمنان واحد شاهرود
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ایرانی روابط بین الملل است.
باز نشر مطالب با ذکر منبع بلامانع است.