شما اینجا هستید: Homeسخن سردبیرجایگاه دولت و ملت ها و ارتباط آنها در عصر نوین

سخن سردبیر

جایگاه دولت و ملت ها و ارتباط آنها در عصر نوین

سیده مسعوده میر مسعودی سردبیر مجله ایرانی روابط بین الملل

عصر نوین یا عصر فناوری ارتباطات و اطلاعات،  دولت ها با ملت هایشان   را به یک رابطه نوینی دعوت می کند که در آن ملل جایگاه ویژه و تا حدی متفاوت با ساختار های پیشین خود دارند . این نگاه باعث می شود که  تصمیمات دولت ها بدون شناخت ملت ها و ارتباط آنها با یکدیگر دچار نقصان و کاستی شود . دراین میان موضوعی که می تواند کلید خاص  این اتصال باشد  طبقه تصمیم گیر و اتاق های فکر دولت ها ست . تمرکزگرایی  و تصمیماتی  همسو  با منافع و امنیت ملی هر کشور با حفظ جایگاه ملت با پیش شرط الزام رفاه و تامین اجتماعی برای آن ملت ،می تواند پایه قدرت نرم آن حاکمیت باشد . در عصر جهانی شدن و جاری شدن آسان داده ها و اطلاعات،این مقوله می تواند مثل شمشیر دولبه عمل کند گاهی می تواند پایه ریز تحکیم یک ساختار باشد و گاه در صورت تلاقی، با منافع ملی و امنیت جامعه, در جهت عکس عمل کرده و باعث فروپاشی آن ساختار می گردد. شاید بتوان در نگاه ریزتر به این نکته دقت کرد که حقیقتا تصمیم گیران کلیدی هر کشوری برای حفظ آن ساختار ، باید جایگاه زمانی و روابط بین الملل جدید را درک کنند و تصمیمات خود را بر اساس" زمان" تنظیم نمایند . به جرات می توان گفت که انعطاف پذیری در برابر خواسته های ملت می تواند ارتباط ملتها را با دولت هایشان را  تحکیم کند .  در نقطه مقابل  عملکرد های مغایر با جامعه ، باعث بحران های رنگارنگ و متفاوت در  کشور  شوند.  
با این مقدمه وارد اصل موضوع می شویم که آیا انفجار اطلاعات و ارتباطات می تواند به ملت ها آگاهی در آن حدی دهد که شناخت کافی از حاکمان خود داشته باشند؟ یا از نگاه مقابل به حاکمان  ،قدرت کافی برای غلبه بر ملت ها بدون تامین  خواسته های آنها را ایجاد کنند و یا در نگاه میانه یک بازی برد _برد برای دو طرف ایجاد کنند؟
برای آنالیز این موضوع باید سطح سواد سیاسی و درجه آگاهی و دانایی آن ملت را از جایگاه فرهنگی و آموزشی و مخصوصا  زمانی سنجید.
اینکه یک ملت از تاریخ و فرهنگ خود چقدر شناخت دارد ؟بافت اجتماعی این ملت به چه سمت و سویی گرایش دارد ؟ و مهم تر، چقدر  آن ملت از قانون تبعیت می کنند و احترام به قانون برای آنها در چه جایگاهی قرار دارد؟
رضایت و تامین رفاه برای خود را در چه خطی تعریف می کنند ؟
سواد سیاسی و میزان آگاهی آنها ازحقوق اشان در چه درجه ای قراردارد؟
در سطح دیگر نگاه حاکمان دولت به ملت چگونه نگرشی است؟  اطاعت ملت از دولت چگونه تعریف می شود ؟
ابزار اطاعت از چه جنسی است؟ آیا دولت از قدرت نرم و خلا سواد سیاسی  وارد عمل می شود ؟ یا آگاهی مردم در پاسخگو کردن دولت را ابزار کار خود میداند؟
درادامه می توان گفت در ارتباط برد _برد دولت و ملت مکمل همدیگر هستند و دولت ها بنوعی خود را وام دار ملت می دانند و باسخگو بودن در برابر خواسته های ملت را جزو وظایف خود می دانند   البته در عصر نوین و عصرانفجار اطلاعات شایدبتوان گفت آگاهی و دانش در هردو سطح به درجه ای رسیده که با کمترین تخطی دولت ها ،می تواند مسیر حرکت آن دولت را  کند یا تند کند . به عبارت دیگر پنجره نگاه ملت به دولت و دولت به ملت در سطحی قرار دارد که هر گونه حرکتی قابل بررسی می باشد و این شاید یک هشدار برای دولت های مستبد و یک نقطه قوت برای ملت های ستمدیده است و نکته قابل توجه دراین میان هم سطح آگاهی و دانایی است که آلوین تافلر آن را جزء جدای ناپذیر موج سوم عصر نوین می دانست می باشد.

1400/4/14

تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل