راهبرد سیاست خارجی ایران در توازن بخشی شرق و غرب با تأکید بر رویکردهای منطقه ای در پیمان شانگهای
- توضیحات
- نمایش از سه شنبه, 30 شهریور 1400 01:11
- بازدید: 276
بنیامین صادقی پژوهشگر صلح و مناسبات بین المللی
تحولات، سیالیت و پویاییهای منطقهای و فرامنطقهای به ویژه بعد از وقایع انتقال قدرت در امریکا، ایران و اسراییل و برخی کشورهای دیگر و بروز پدیده کرونا و تضعیف اقتصاد دولت ها، بازتعریف نقش بازیگران اصلی منطقهای و فرامنطقهای و لزوم شکلگیری راهبردی جدید را در سیاست خارجی ایران اجتناب ناپذیر می سازد و فرضیه اصلی این نوشتار مبتنی بر آن است که با توجه به اصل تقویت صلح و همکاری های منطقه ای و فرامنطقه ای، ایران باید به نوعی تعادل بین کشورهای شرقی و غربی با تاکید بر بهبود روابط منطقهای با کلیه کشور های خاورمیانه دست یافت و در واقع باید به نوعی تعادل بین کشورهای شرقی و غربی دست یافت و جایگاه خاص ایران، همزمان با توازن و تعادل قوای منطقهای و فرامنطقهای تثبیت یافته و رشد می یابد و ترکیب تدریجی و توسعه ی زمان بندی شده گسترش مناسبات با کشورهای غربی همزمان با گسترش روابط با کشورهای شرقی، آن را ضرورتی اجتناب ناپذیر برای ایران ساخته است.
و به نظر میرسد که رابطه سیاست خارجی ایران، باید در مسیر تقویت جایگاه ایران در توازن منطقهای و جهانی قرار گرفته و در یک روند گام به گام تکاملی و سازگاری یافته ی منطقهای و فرامنطقهای دست یافته و یک رابطه مستقیم را بین تنش زدایی ایران با کشورهای شرقی و غربی و تقویت قدرت ملی ایران و دستیابی به گستره ی وسیع تری از امنیت و منافع ملی ایران را ترسیم نمود و این مساله میتواند یک امتیاز و دستاورد مهم برای موقعیت ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک ایران در قالب ادغام فرآیندها و بازفرآیندهای هم گرایانه ی منطقهای و فرامنطقهای محسوب گردد و لذا باید تقویت همکاریهای منطقهای و فرامنطقهای چه در حوزه آسیای مرکزی و قفقاز و چه در خاورمیانه و چه در کشورهای حوزه شبهقاره، باید همواره در راهبرد سیاست خارجی ایران به عنوان یک عامل تسهیلکننده و تشویق کننده در مسیر حل بحران ها و منازعات در نظر گرفته شود.
لزوم ایجاد بازدارندگی نرم و تشکیل قدرت نرم، به معنای لزوم تقویت ائتلاف ها و همگرایی ها و همبودگی ها و عقد تفاهم نامه ها و قراردادها و معاهده نامه ها در سطح دولتهای منطقهای و فرامنطقهای محسوب میشود و در واقع باید مواضع اعلامی و اعمالی ایران گسترش خواهانه و زیاده خواهانه تلقی نشده، بلکه مبتنی بر مبانی همکاری جویانه و مشارکت جویانه تلقی گردد و این میتواند فرصتهای نقش سازی در محیطهای ژئوپلتیک را برای همراهی سایر بازیگران فعال، فراهم سازد و رویکرد حذفی نسبت به سایر بازیگران میتواند به رویکرد جلب مشارکت جویانه در قبال سایر بازیگران منطقهای و جهانی بدل گردد و در حوزه رشد و توسعه اقتصادی کشور، یک رویش و جهش مناسب برای رشد اقتصادی کشور تلقی گردد و با توجه به تضادهای غیرضروری موجود بین ایران و کشورهای غربی و برخی کشورهای منطقهای خاورمیانه، لزوم تقویت اتصالهای منطقهای و فرامنطقهای و ادغام اقتصادی و اتصال اقتصادی و گسترش تبادلات اقتصادی و انتقال تکنولوژی ها و سرمایه های مورد نیاز ایران باید در اولویت قرار گیرد و ایران می تواند با حفظ امنیت پایدار و تلاش در جهت افزایش قدرت ملی به گسترش حوزه های اثربخشی امنیتی و دفاعی همزمان با گسترش روابط با کشورهای شرقی من جمله روسیه، چین و هندوستان، قزاقستان و قرقیزستان و تاجیکستان و غیره همزمان به گسترش روابط و تنش زدایی با کشورهای غربی از جمله ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، آلمان، کانادا و استرالیا و غیره و در عین حال در رویکردهای منطقهای به تلاش در جهت ایجاد رویه های مرضی الطرفین و بردبرد بین منازعات جاری بین اسراییل و فلسطین پرداخته و به بهبود مناسبات با کشورهای عربی با اولویت و مرکزیت عربستان و امارات توجه ویژهای را معطوف نماید و در سطح ملی نیز ایران به رویکردهای مبتنی بر نگاه های همه شمول و فراگیر در قبال احزاب موجود در حاکمیت و اپوزیسیون توجه ویژه مصروف دارد و از ظرفیت های پیدا و پنهان احزاب در راس قدرت و اپوزیسیون در مسیر رشد قدرت ملی بهره برداری لازم را نمود و از این رهگذر ایران بتواند به چشم اندازهای روشن تری برای چانه زنی در مسیر رفع تحریمها و اعتماد سازی مشترک با طرف های جهانی دست یابد، تا بتوان به وعدههای اقتصادی پیش از تشکیل دولت سیزدهم در قبال شهروندان متعهد تر باقی ماند و بتوان به آنها جامه ی عمل پوشاند و یک بازی بردبرد را برای همه بازیگران در سطح ملی و فراملی رقم زد.
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ایرانی روابط بین الملل است.
باز نشر مطالب با ذکر منبع بلامانع است.