Developed in conjunction with Joomla extensions.

باتلاق اوکراین!

دکتر امیرهوشنگ میرکوشش، تحلیلگر مسائل آمریکا در گفتگو با پیام نو

تحلیلگر مسائل آمریکا برای «پیام‌نو» نوشت: اینکه ارتش روسیه یک منطقه را تسخیر می‌کند، صرفاً یک موضوع ابتدایی است

ولی موضوع مهمتر از آن تثبیت و در نهایت ترک آن منطقه با کمترین هزینه و تلفات خواهد بود که متاسفانه کسی به آن توجه نمی‌کند.

 

 نزاع فعلی روسیه و اوکراین در حقیقت به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مربوط است که حدود ۱۵ جمهوری در آن زمان از این کشور جدا شدند. در این میان روسیه حلقه‌های امنیتی پس از فروپاشی برای خود تبیین کرده بود ولی نکته اینجاست که ساختار دفاعی این کشور حتی در زمان اتحاد جماهیر شوروی «زمین پایه» است. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی وسعت این کشور از ۲۲ میلیون کیلومتر به ۱۷ کیلومتر تقلیل پیدا کرد و حلقه‌های امنیتی و دفاعی آن از مسکو تا بلاروس و سایر نقاط دیگر را در بر گرفت.

این در حالی بود که حضور ناتو در سرزمین‌های جدا شده از شوروی سابق باعث شد تا روسها از چالش‌های امنیتی خود و تهدیدهایی که متوجه آنها بودند به سمت تسلیح خود بروند و در مقابل رقبای آنها هم به سمت تسلیح خودشان رفتند؛ به عبارت دیگر تجهیز یک بازیگر، منجر به تجهیز و تسلیح سایر بازیگران هم می‌شود اما هیچ برنده‌ای در این میان وجود نخواهد داشت. توجه داشته باشید بسیاری می‌گویند که روسیه به دنبال احیای امپراتوری مدنظر خود در زمان شوروی است و این بحث قابل تحلیل خواهد بود. در سال ۲۰۰۸ میلادی روسیه به گرجستان حمله کرد و سپس آبخازیا و اوستیای جنوبی را به اشغال خود در آورد که به نوعی بحث بازگرداندن حوزه‌های امنیتی سابق خود را دنبال می‌کرد.

در سال ۲۰۱۴ هم روسها شبه‌جزیره استراتژیک کریمه را به خاک خود الحاق کردند و سپس شرق اوکراین را به اشغال خود درآوردند. تمام این عملکردها، ذیل دسترسی به حوزه نفوذ سابق و حل و فصل مشکلات امنیتی آنها معنا پیدا می‌کند. به نظرم هر قدرت نظامی باید پشتوانه اقتصادی محکمی داشته باشد و اگر این مولفه رعایت نشود، بدون تردید دولت‌ها با مشکل روبرو می‌شوند. از این منظر روسیه از حیث نظامی قابل مقایسه با آمریکا و اروپا نیست اما در سال‌های اخیر فروش نفت و گاز باعث شد تا مسکو سرپا بماند ولی در نهایت آنها حس کردند که بی‌تفاوتی‌های ایالات متحده بهترین موقعیت را برای ورود نظامی به اوکراین پدید آورده است.

توجه داشته باشید که دستگاه‌های اطلاعاتی غربی بارها گفته بودند که روسیه در نهایت به اوکراین چنگ و دندان نظامی نشان خواهد داد ولی روسها و در رأس آن ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه این موضوع را کتمان می‌کرد و حالا بحث دروغگویی وی و مقامات روسیه مطرح است که فضای بی‌اعتمادی را رقم زده است. در این راستا بحث اینکه چرا روسیه در مورد اشغال سراسری اوکراین و پایتخت این کشور به درنگ می‌کند مطرح است. شاید روسها در این میان محاسبه اشتباهی انجام دادند و شاید هم منتظر یک واقعه هستند که کسی از آن خبر ندارد.

توجه داشته باشید که مسکو در یک مقطعی اعلام میکند ارتش اوکراین قدرت را در دست بگیرد و در جای دیگر به همان ارتش اعلام می‌کنند که بهتر است سلاح‌های خود را زمین بگذارند. این رویکرد نشان می‌دهد که یک ترس یا یک ضعف پنهان در روسیه نمایان شده است و شاید هم یک پروپاگاندای هدفمند در این میان پیگیری می‌شود. روسیه به راحتی می‌توانست کی‌یف را به اشغال خود دربیاورد اما این کار را نکرده و همین عملکرد این سوال بزرگ را مطرح کرده که آیا روسها توسط هزینه‌های جنگ احاطه شده‌اند یا خیر؟

در سوی دیگر اگر بخواهیم اردوگاه غرب را در این میان مورد تحلیل قرار دهیم، بسیاری معتقدند که ایالات متحده و در رأس آن «جو بایدن» به عنوان سکان‌دار کاخ سفید، دچار یک بی‌عملی شده‌اند اما به نظرم غرب تا به این لحظه یکی از سنگین‌ترین و تندترین راهبردها را در دستور کار خود علیه روسیه قرار داده است. معتقدم که آنها یک نوع «تله مهندسی شده» برای روسیه باز کردند و در حقیقت شرایط را طوری نشان دادند که حالا ایالات متحده در حال هدف قرار دادن شاهرگ‌های اقتصادی و اعمال تحریم‌های سنگین علیه روسیه با مشارکت اروپا است. اگر نگاهی به فهرست تحریم‌های اعمال شده علیه روسیه از جانب آمریکا و اروپا کنیم، می‌فهمیم که یک جنگ تمام‌عیار شروع شده است.

برای درک این موضوع فرض کنید که سیستم بانکی بزرگترین کشور دنیا توسط اردوگاه غرب قطع شده و سوال این است که آنگاه آیا روس‌ها باید با چمدان پول جابجا کنند یا اینکه به فکر دیگر خواهند افتاد؟ لذا معتقدم که تحریم‌های اعمال شده علیه روسیه خودش یک جنگ بزرگ است. از سوی دیگر تعلیق پروژه خط لوله گاز نورداستریم ۲ و فشار ایالات متحده به آلمان مسئله مهمی به حساب می‌آید و می‌تواند روسها را تحت فشار قرار دهد. این نکته را هم در نظر بگیرید که آب و هوا در حال گردش به سمت گرما است و عملاً اروپا نیاز کمتری به گاز خواهد داشت که به نظرم روس‌ها این محاسبه را در سناریوی خود نیاورده بودند؛ چراکه روسیه خودش به صادرات نفت و گاز به اروپا نیازمند است و اساساً مبالغ هنگفتی از این راه به دست می‌آورد. در این میان ممکن است ذخیره ارزی در کوتاه مدت به درد روسیه بخورد ولی در میان مدت و بلند مدت آنها با مشکل روبه‌رو خواهند شد که اخیراً هم اعتراض‌هایی در این خصوص در داخل روسیه شکل گرفت.

نکته‌ نهایی که باید در مورد پرونده اوکراین آنهم در شرایط کنونی مورد نظر قرار بگیرد این است که از اینجا به بعد صرفاً قدرت نظامی چندان مهم نخواهد بود، بلکه قدرت و پشتوانه اقتصادی است که اهمیت دارد. اینکه ارتش روسیه یک منطقه را تسخیر می‌کند، صرفاً یک موضوع ابتدایی است ولی موضوع مهمتر از آن تثبیت و در نهایت ترک آن منطقه با کمترین هزینه و تلفات خواهد بود که متاسفانه کسی به آن توجه نمی‌کند. مجموع مولفه‌های فعلی می‌تواند این پیام را مخابره کند که اوکراین احتمال دارد برای روسیه به افغانستان دوم تبدیل شود.

به موازات این موضوع یک بحثی در روابط بین‌الملل مطرح است و آنهم ناراضی بودن یک کشور از جایگاه خود در نظام بین‌الملل است. روسیه جایگاه مناسبی در میان اتحادیه اروپا ندارد و عملاً در مجامع بین‌المللی هم با دید خوشبینانه به آن نگاه نمیشود. به همین دلیل فکر می‌کنم که روسیه از این وضعیت ناراضی بود و حالا در حال واکنش نشان دادن به این مسئله است، اما در نهایت باید توجه کرد لشگرکشی به یک کشور آنهم با چنین شرایطی و در قرن حاضر نه تنها از حیث سیاسی، بلکه از حیث حقوقی هم هیچ توجیهی ندارد و به نظرم افکار عمومی اوکراین و روسیه علیه پوتین موضع تندی خواهند گرفت.

http://www.payameno.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%85%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1-21/13865-%D8%A8%D8%A7%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%82-%D8%A7%D9%88%DA%A9%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D9%86

 

تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل

تمامی حقوق برای مجله ایرانی روابط بین الملل محفوظ است ©2024 iirjournal.ir. All Rights Reserved

Please publish modules in offcanvas position.