مجید نوری کارشناس ارشد روابط بین الملل
پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 57 شمسی(1979 میلادی) و از دست رفتن ژاندارم منطقه طبقه نظریه نیکسون که ایران را ستون نظامی و عربستان را ستون اقتصادی می نامید، روابط عربستان و ایالات متحده آمریکا پیش از گذشته رو به بهبودی گذاشت، چرا که ایران به عنوان یکی از پایههای نظریه نیکسون از ستون نظامی پس از وقوع انقلاب اسلامی و شعارهای استکبار ستیزانه نسبت به ایالات متحده آمریکا خارج و از یک دوست و هم پیمان بالقوه به یک تهدید و دشمن بالفعل تبدیل شد، به همین دلیل پس از انقلاب اسلامی ایران هر یک از روسای جمهور آمریکا درصدد برآمدند تا خلاء ایران را از طریق نزدیکی هر چه بیشتر با عربستان و سایر کشورهای عربی پر کنند و حضور خود در خاورمیانه را گسترش دهند چرا که دیگر نمی توانستند مثل سابق در ایران حضور فعال و مستمری داشته باشند.
مقامات کاخ سفید کشور عربستان سعودی را به عنوان رهبر کشورهای عربی و کشوری مهم در زمینه تولید نفت و گاز جهان پس از انقلاب اسلامی و تحریم ایران وارد عرصه سیاسی و اقتصادی نمودند چرا که بر این باور بودند عربستان میتواند خلاء نفتی دوران تحریم ایران را رفع نماید به همین دلیل هر یک از روسای جمهور آمریکا که بر مسند قدرت مینشستند در صد این بودند تا روابط خود را با عربستان در زمینههای مختلف سیاسی و اقتصادی بهبود ببخشند که اوج آن در دوران همکاری مشترک پرزیدنت ترامپ با عربستان بود که زمینههای مشترک زیادی برای همکاری داشتند و عربستان طرحها ترامپ را در خاورمیانه جدید اجرا میکرد که نمونه بارز آن را میتوان در تلاش پنهان دولت سعودی برای عادیسازی روابط برخی کشورهای کوچک با اسرائیل مشاهده نمود شاید به همین دلیل و دوستی ترامپ با عربستان بود که عربستان پس از چند روز پیروزی پرزیدنت بایدن در انتخابات را تبریک گفت چرا که در دوران ترامپ عربستان تقریباً هر آنچه را که میخواست انجام میداد.
نکتهای که ذکر آن ضروری به نظر میرسد این که عربستان در دولت جدید بایدن به دنبال جایگزینی یک شبه شریک استراتژیک خود نیست چرا که مقامات سعودی به این موضوع واقفاند که اگر ناوگان پنجم ایالات متحده آمریکا از منطقه خلیجفارس خارج شود ایران به عنوان یک رقیب قدرتمند این خلاء را پر میکند و عربستان را به حاشیه و خود به قدرت برتر تبدیل میشود به همین دلیل است که بایدن به مقامات عربستانی قول همکاری داده است تا در صورت بروز هرگونه حمله از مواضع عربستان توسط حوثیهای یمن از عربستان حمایت و پشتیبانی کند.
بهبود روابط دولت بایدن در دوران اخیر را میتوان در زمینه احیای برجام مشاهده نمود که یکی از محورهای حاشیهای احیای برجام بحث حضور کشورهای عربی به خصوص عربستان بود که البته مورد قبول واقع نشد ولی کشورهای اروپایی و آمریکایی این نوید را به عربستان دادند که برجام جدید نگرانیهای دولت عربستان را نیز در نظر میگیرد.
بررسی شاخصهای روابط آمریکا با عربستان در دولت بایدن
1. بایدن برخلاف ترامپ که موضع تهاجمی نسبت به ایران و جنگ یمن داشت موضع محافظهکارانهای را در پیش گرفت، طوریکه در نخستین گام نام گروه انصارلله یمن را از فهرست گروههای تروریستی خارج نمود که این موضوع به مذاق عربستان خوش نیامد، با اعلام بایدن مبنی بر خروج نام انصارلله یمن از فهرست گروهها تروریستی دولت عربستان نیز اعلام نمود که خواستار آغاز گفتگوها و پایان دادن به جنگ یمن است که این خود نشاندهنده عمق روابط عربستان با دولت جدید آمریکاست چرا که عربستان همان سایت دولت جدید بایدن را برای ساخت خاورمیانه جدید به پیش می برد.
2. روابط عربستان و آمریکا یک رابطه دو سویه است که هر دو کشور از آن نفع میبرند چرا که از یک سو مقامات عربستانی، ایالات متحده آمریکا را شریک استراتژیکی برای خود برای مقابله با تهدیدهای ایران میدانند و از سوی دیگر بایدن برای پیاده نمودن طرح خاورمیانه خود و تأمین انرژی به عربستان نیاز داد به همین دلیل این دو کشور در دولت جدید نیز همگام با یکدیگر همکاری میکنند.
3. برجام از موضوعات محوری دو کشور به شمار میرود که دو کشور تقریباً موضع یکسانی دارند با این تفاوت که عربستان نگرانیهای خود را از توافق با ایران اعلام نموده است، پس از ترامپ بایدن از در دوستی با ایران در موضوع برجام برمیآمد تا سیاست خود را دیکته کند و در صورت عدم توافق جامعه جهانی را علیه ایران اقناع کند، بر همین اساس و بر اساس سیاست دولت بایدن دولت عربستان نیز سیاست مشابهی را در پی گرفت و باب گفتگو با ایران را باز نمود طوریکه چندین دور مذاکرات محرمانه بین مقامات دو کشور انجام شد که البته به نظر میرسد این مذاکرات ادامه برجام است و اگر برجام مورد توافق قرار بگیرد دولت سعودی نیز با ایران توافق میکند و خاورمیانه در دولت پرزیدنت بایدن شکل جدیدی به خود میگیرد.
4. دولت عربستان بر اساس پیامهای که از کاخ سفید دریافت نمود روابط خود با قطر را از نیز سر گرفت.
5. مسائل حقوق بشری از جمله مسائلی است که دولت جدید بایدن آن را دنبال میکند طوری که دولت بایدن قصد دارد دولت عربستان را تحت تحریم به دلیل قتل خاشقچی قرار دهد(لازم به ذکر است که خاشقچی در اکتبر 2018 زمانی که برای گرفتن سند طلاق خود وارد کنسولگری عربستان در استانبول ترکیه شد توسط مقاماتی از عربستان که به ترکیه رفته بودند به قتل رسید). البته به گفته ناظران و تحلیلگران این یک بازی سیاسی است و دولت بایدن در این زمینه با احتیاط عمل میکند چرا که هنوز خطر ایران وجود دارد و نمیخواهد عربستان را از دست دهد البته ناگفته نماند که در همین بین مقامات عربستانی برخی از منتقدان خود را طی مسائل حقوق بشری آزاد نموند.
6. دولت بایدن خوب میداند که اگر به مقامات عربستانی فشار وارد کند عربستان به سمت چین میرود و موازنه قدرت به ضرر ایالات متحده ادامه پیدا میکند چرا که گسترش روابط دو کشور عربستان و چین باعث میشود تا دولت چین به منبعی از انرژی دست پیدا کند که این به ضرر آمریکاست. چین به دنبال لغزش در سیاست خارجه آمریکا نسبت به عربستان است تا جای ایالات متحده آمریکا را بگیرد که البته چنین چیزی در آینده نزدیک بعید به نظر میرسد چرا که دو کشور آمریکا و عربستان منافع مشترکی زیادی دارند، طوریکه در صورت عدم همکاری با واشنگتن دولت عربستان قادر خواهد بود سلاحهای خود را از کشورهای جایگزین تهیه کند و این را میتوان هشداری به مقامات کاخ سفید دانست.
آنچه از ظاهر امر برمیآید این است که بایدن درصدد تغییر سیاست خود و تنبیه عربستان سعودی به دلیل مسائل حقوق بشری است ولی باطن قضیه چیز دیگری را نشان میدهد چرا که تغییر محسوسی در روابط دو کشور ایجاد نشده است و این دو کشور درصدد تحکیم روابط خود هستند.
طرح 2030 عربستان سعودی که در سال 2016 ارائه شد یک طرح بلند پروازانه برای تغییر شکل جامعه عربستان به یک کشور مدرن و پیشرفته است، بر اساس این طرح عربستان نقش زنان را ارتقاء و محدودیتهای اعمالشده بر زنان را برداشت و به دنبال کاهش وابستگی به نفت از طریق فناوری نوآورانه است به همین دلیل این کشور با سرمایهگذاری چینی یک شریک عمده از چین بر اساس چشمانداز 2030 خود پدید آورد که این امر به نوبه خود نگرانی مقامات آمریکایی را به دنبال داشت. مقامات عربستان روابط خود با چین و آمریکا را میان این دو ابر قدرت اقتصادی در حالت موازنه نگه داشتهاند که با تغییر و چرخش سیاست خارجه دولت بایدن این رویه ممکن است موازنه را به سمت چین تقویت کند که دولت بایدن به دنبال آن نیست چرا که دولت بایدن با چین در رقابت اقتصادی است به همین دلیل والو در ظاهر سعی میکند روابط خود را با دولت عربستان در حد ایده آل نگه دارد.
آنچه مسلم است این است که عربستان شریک استراتژیک ایالات متحده آمریکا برای طرح خاورمیانه جدید به شمار میرود که نقش کلیدی و مهمی در تولید نفت جهان و سیاست منطقهای ایفا میکند که بایدن نیز به این موضوع واقف است و درصدد تحکیم روابط خود با عربستان است.
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل