Developed in conjunction with Joomla extensions.

عبور از یک بحران

علی خرم تحلیلگر مسایل بین المللی و نماینده ی پیشین ایران در مقر اروپایی سازمان ملل متحد در گفتاری به پیامد و اهمیت انتخاب سفیر و نماینده دائم ایران نزد سازمان ملل پرداخته و از آن به عنوان عبور آرام از یک معضل یاد می کند.

دیپلماسی ایرانی : سازمان ملل متحد و به طور کلی سازمان های بین المللی محلی برای فعالیت دولت هاست که بر اساس زمینه فعالیت و همچنین منافع ملی حقوق خود را استیفا کرده و محافظت می کنند. بنابراین قهر با سازمان ملل یا دیگر نهادهای بین المللی منجر به از دست دادن فرصت برای یک کشور است. در ابتدای جنگ عراق با ایران نیز به خاطر تصورات انقلابی در داخل این سوال مطرح می شد که چرا به سازمان ملل برویم یا سفیر داشته باشیم؟ کسی هم نمی توانست مطرح کننده این پرسش را قانع کند. اما سرانجام به این نتیجه رسیدند آن دستاوری که از جنگ به دست نمی آید را می توان با دیپلماسی به دست آورد. ایران سعی داشت طی دوران جنگ، متجاوز بودن صدام را اثبات و میزان خسارت ها را معین کند. اما پس از جنگ این فرصت به دیپلماسی داده شد تا دو خواسته اصلی ایران را برآورده کند. از این رو ایران می تواند از طریق سازمان های بین المللی در قالب همکاری و منافع مشترک بسیاری از خواسته های خود را به دست آورد. به همین دلیل مطرح کردن این پرسش که آیا احتیاج به سفیر داریم، بدیهی بوده و سال هاست کشورها به آن پاسخ داده اند.
بار دیگر که مساله انتخاب سفیر برای سازمان ملل مطرح شد، یعنی در فروردین ماه امسال (93) که روحانی رئیس جمهور پس از پایان یافتن ماموریت محمد خزایی، «حمید ابوطالبی» که پیش از دوران ریاست جمهوری خود، وی را در مرکز تحقیقات استراتژیک در کنار خود داشت به عنوان نماینده دائم ایران در سازمان ملل معرفی کرد، با مخالفت آمریکایی ها و مقاوت برخی نیروهای داخلی مبنی بر اصرار بر فرد معرفی شده مواجه شد. اما سرانجام با انتصاب غلامعلی خوشرو چالش 344 روزه خالی ماندن کرسی سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل پایان یافت. اما از زمان معرفی ابوطابی تا خوشرو، خلائی مبنی بر حضور ایران در سازمان ملل به وجود آمد که نیاز به جبران دارد. گرچه در مقابل منتقدان اعلام کردند که اولین فرجام چالش دیپلماتیک میان دولت یازدهم و آمریکا با عقب نشینی آرام طرف ایرانی همراه شد و بار دیگر شاهد یک پیام تعاملی از سوی دولت تدبیر و امید در مقابل عدم انعطاف و ایستادگی طرف آمریکایی بر روی مواضع اعلامی خود هستیم. ولی باید دانست که این مساله بیشتر به خودزنی شبیه است. این همان زنجیره ای است که از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم چنین تفکری را دنبال کردند. باید دانست که انتخاب یک نماینده باید بر اساس تراضی دو طرف صورت می گیرد. برای مثال اگر نهاد اکو در ایران وجود داشت و کشوری خواهان ارسال نماینده به این نهاد بین المللی بود، ایران می تواند به هر دلیلی از جمله مسایل امنیتی از پذیرش این نماینده خودداری کند. کما اینکه این اتفاق برای پذیرش سفیر انگلستان در ایران اتفاق افتاد و دولت ایران سفیر پیشنهادی انگلستان را نپذیرفت. بنابراین معرفی فرد جدید به معنای عقب نشینی نیست. این اصل دیپلماسی است. کشورها بر اساس تراضی عمل می کنند. و سعی بر این دارند که این گونه مسایل به معضل تبدیل نشود. بر اساس قراردادی که میان سازمان ملل با دولت های آمریکا، اتریش و سوئیس منعقد شده، طرفین توافق کرده اند که به طور عمومی هر نماینده ای را پذیرا باشند مگر اینکه آن نماینده به عنوان مشکل امنیتی تلقی شود. از این رو این دولت ها از حق عدم پذیرش برخوردارند.
با این حال انتخاب سفیر و نماینده جدید از سوی ایران نشان از عبور آرام از یک مساله ای بود که می توانست به معضلی دیگر میان روابط ایران و آمریکا تبدیل شود. عبور از یک تصمیم و اتفاقی که اینک با انتخاب سفیر جدید، منجر به یک نوع عدم تعامل آشکار میان ایران و سازمان ملل شد. گرچه این عبور باید زودتر صورت می گرفت. اگر این عبور صورت نمی گرفت به دستاویزی برای تندروهای داخل آمریکا تبدیل می شد برای همین دولت کنونی آمریکا سعی در حل آن داشت. بنابر این انتخاب فرد جدید سبب حل شدن مساله و نجات دو طرف از یک معضل جدید و فکر کردن به نقاط مشترک شد.

تمامی حقوق برای مجله ایرانی روابط بین الملل محفوظ است ©2024 iirjournal.ir. All Rights Reserved

Please publish modules in offcanvas position.