Developed in conjunction with Joomla extensions.

برتراند راسل؛ آیا علوم انسانی و اجتماعی، وزن اندکی دارد؟

دکتر محمد منصورنژاد

1.جمله ای از «راسل» متفکر انگلیسی، در فضای مجازی نظرم را جلب کرد. از او نقل شده تا 40 سالگی، که مغزم فعال بود، بدنبال ریاضیات بودم از چهل تا شصت سالگی، که ذهنم ضعیف شد، به فلسفه روی آوردم و در اواخر عمر که مغزم به کلی از کار افتاد، به سیاست پرداختم! (محمد میلانی: یادداشت از ریاضیات و فلسفه تا سیاست و تدبیر منزل: 14 خرداد 1400؛ سایت دین آنلاین)این مدعا را افراد مختلف نقل کردند، اما هیچکدام منبعی برای آن ذکر نکردند! )

2.به کتاب هایی که از برتراند راسل در اختیار داشتم مراجعه نمودم: مثلا کتاب «تکامل فلسفی من» (ترجمه نواب مقربی: نشر صراط؛ 1387)،  که در آن راسل تطورات اندیشه فلسفی اش را در بالای 400 صفحه توضیح داد. در این کتاب گرچه طعنه تند به فیلسوفان نسبت به ریاضی دانان آورده است، (ص 381)، اما برخلاف جمله بالا و درست برعکس، راسل می گوید از 15 سالگی علایق فلسفی داشته و در سن 18 سالگی کتاب های فلسفی بسیاری خواند. (ص 57).

کتاب «چرا مسیحی نیستم» (ترجمه طاهری: 1379)، که در حقیقت مجموعه گفتار و نوشتارهای راسل است و از سوی «پاول ادوارد» گردآوری شده نیز از این سخنان، هیچ نیامد و فقط نشان داده می شود که او هم مذاهب را مضر می دید و هم عاری از حقیقت. (ص11). جذابترین قسمت این کتاب برایم مناظره «کاپلستون» با راسل در موضوع خداشناسی بود (ص 230)، در حالیکه راسل در همین اثر در یک سخنرانی گفته است که از توحید منصرف شد، زیرا اگر هر چیزی علت دارد، خدا هم باید علتی داشته باشد تا به وجودش آورده باشد و چون این پرسش پاسخی ندارد، (همراه با دلایل دیگری) از مسیحیت هم دست کشیده است. (ص19).

اما به کتاب دو جلدی «تاریخ فلسفه غرب» (ترجمه نجف دریابندری: 1373)، رجوع مجدد داشتم. با این کتاب خاطره فراموش ناشدنی در سال 1379 دارم. آن سال قرار بود در مقطع دکتری، «امتحان جامع» داشته باشم که پیش شرطش قبولی در آزمون زبان (ترجمه انگلیسی) بود. از استاد ارجمند جناب دکتر «سید محمد رضوی» مشاوره خواستم و ایشان توصیه فرمودند، کتاب تاریخ فلسفه غرب راسل (نزدیک به 800 صفحه انگلیسی) را یکدور ترجمه کنم و من هم با اهتمام زیاد، از بدو تا ختم را ترجمه کردم و بسیار هم در آزمون و پس از آن بکارم آمد.

اما در این کتاب هم از آن مدعا چیزی نخواندم و بلکه مرحوم «دریابندری»، در مقدمه نکاتی آورد که با آن مدعا (راسل با سیاست، در اواخر عمر آشنا شده و...) خیلی سازگار نبود. مثلا در سیاست، راسل در سن 28 سالگی کتاب «سوسیال دمکراسی آلمان» را نوشت! (ص2) و نیز راسل در سیاست که هیچ، حتی در «تدبیر منزل» (مدیریت خانواده) هم ناتوان بود. زیرا 4 ازدواج ناموفق داشت و در باب دلایل جدایی از یکی از همسرانش آمده: روزی در حال دوچرخه سواری در بیرون شهر بود و در حال رکاب زدن، متوجه می شود که همسرش را دوست نمی دارد و تصمیم به جدایی می گیرد! (ص3) نیز از نگاه استاد دریابندری، آثار سیاسی راسل، داری عمق آثار علمی او نیستند. (ص2).

اما کتاب «صد ساعت مصاحبه با راسل» (گفتگو از جرالد کالور: ترجمه افشین)، هم اصلا به نکات مورد بحث در این یادداشت ورود نداشت.

3.جدای از اینکه راسل چنان جمله ای که در صدر آمده را گفته یا نگفته باشد (که البته گزارش زندگی راسل، آن مدعا را نقض می کند)، بسیاری را می شناسیم که مباحث علوم انسانی را در قیاس با علوم طبیعی و ریاضی و...، دست کم می گیرند و حال آنکه می توان دست کم پرسید که «اگر هر علمی، سوژه ای دارد»؛ آیا سوژه ای پیچیده تر از خود انسان در روی زمین داریم تا یک آکادمیسین بدان بپردازد؟ اگر به ویژه روح، ذهن، عقل، قلب و دل انسانی، پدیده هایی دشوار فهم هستند، که بر اساس آن به تعبیر «الکسیس کارل» می توان گفت: انسان موجود ناشناخته است! و بلکه شناخت مطلق و کامل از آنها، برای هیچکس ممکن نیست، چگونه یک متفکر می تواند بدین سهولت فکر کند که علوم انسانی و اجتماعی علوم پایین تر از سایر علوم هستند؟ حتی قدمایی (یونانی یا ایرانی) که هم به ریاضیات و هم فلسفه و طبیعیات اشراف داشتند، ریاضیات را علم اعلی نمی دانستند و فلسفه (الهیات) را در قیاس با آن دو دانش، علم اعلی می دانستند!

4.اضافه شود که به دلایلی، علم سیاست سوژه پیچیده تر انسانی دارد. زیرا آدمیان را در حالت تعارض، رقابت و تقابل با هم بر روی قدرت مورد بررسی قرار می دهد که در آن صورت در هر موردی، با معادلات نه «دومجهولی»، که «چند مجهولی» مواجهیم و به همین دلیل حتی کسانی که مدرک معتبر و عالی از مراکز شناخته شده دارند، نیز با احتیاط دست به «تحلیل سیاسی» سوژه ها می زنند (چه رسد به کسانی که از سیاست چیزی نمی دانند! و یا کم می دانند.) با این وصف حتی اگر جمله نقل شده در بالا از راسل هم باشد (درک سیاست، مغز نمی خواهد!)، هم سخن بسیار ناپخته و بی وجهی است.

دکترای اندیشه سیاسی، دین پژوه، استاد و مدرس

 اول دی ماه 1402

تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل

تمامی حقوق برای مجله ایرانی روابط بین الملل محفوظ است ©2024 iirjournal.ir. All Rights Reserved

Please publish modules in offcanvas position.