دکتر معصومه محمدی عضو هیئت تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل
پس از بحران اوکراین روابط غرب با روسیه و در مقاطعی روابط تهران و مسکو دارای فراز و نشیب هایی شده است. روابط ایران و روسیه طی 30 سال گذشته و با توجه به پیشینه تاریخی در خصوص نوع تعاملات و همکاری های تهران-مسکو هر دو کشور شرایط را بر مبنای همکاری و منافع مشترک پایه گذاری کرده اند. البته نباید چالش ها و مشکلات را نادیده گرفت که از جمله این چالش ها می توان به موافقت روسیه به تصویب قطعنامه هایی علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل یا تفاوت دیدگاه دو کشور در موضوع خزر یا بحث انرژی اشاره کرد.
اما در دهه اخیر با در نظر گرفتن منافع مشترک چالش ها و تهدیدها تبدیل به فرصت گشته و هر دو کشور سعی دارند با نگاهی مثبت به همکاری خود ادامه دهند. از جمله این همکاری و نگاه دارای فرصت دو طرفه می توان به بحران اوکراین و متقارن شدن نیازهای دوطرفه تهران-مسکو به یکدیگر اشاره داشت.
اگرچه رشد همکاریهای دو کشور همواره محصول این بحرانها بوده است، اما این روابط همواره بر اساس خواستهها یا نیازهای روسیه بوده است تا ایران. طبیعتاً قدرت بیشتر، اصل و محتوای همکاری را مشخص می کند. حمله روسیه به اوکراین از این قاعده مستثنی است. به عبارت دیگر، بحرانهای اوکراین که روسیه در حال حاضر درگیر آن است، باعث شد تا مسکو برای اولین بار دست خود را به سمت حمایت ایران دراز کند و این عمدتاً یک طرفه است. همین عامل می تواند باعث تثبیت دوجانبه و حتی تقویت سطح آن در سطوح نظامی و اقتصادی شود. با این حال، حمایت ایران از مواضع روسیه در بحران اوکراین نیز نگرانی هایی را ایجاد کرده است که به شرح زیر استدلال می شود.
نخست؛ حمله روسیه به اوکراین شکاف را در میان نخبگان سیاسی و افکار عمومی در رابطه با نقش روسیه در سیاست خارجی ایران عمیقتر کرد. حامیان روسیه در جنگ با اوکراین که عمدتاً از جناح محافظه کار هستند معتقدند غرب قابل اعتماد نبوده و مهمترین نشانه آن، سرنوشت برجام است که در آن آمریکا برخلاف تعهد خود رسماً از آن خارج شد و اروپا عملاً نتوانست به وعده های خود مبنی بر بهره مندی ایران از مزایای این توافق عمل کند. در شرایطی که ایران دیگر نمی تواند به گزینه غربی فکر کند، حفظ روسیه یک ضرورت استراتژیک است.
دوم؛ نظم بین المللی کنونی در حال فروپاشی است و آنچه در اوکراین اتفاق افتاد آخرین ضربه به این نظم است. این دیدگاه احتمالاً تشکیل اتحاد بین قدرتهای شرقی بهویژه چین و روسیه را میداند و ایران باید به جای غرب، به سمت شرق حرکت کند. دعوت از ایران برای حضور در سازمان همکاری شانگهای عمدتاً به ابتکار روسیه و ارسال سیگنال برای عضویت ایران در برجام اساساً با چراغ سبز چین، این دیدگاه را در میان حامیان این رویکرد به درستی یا نادرست تقویت می کند.
سوم؛ استدلال این رویکرد این است که شکست روسیه در این جنگ به نحوی که وزن بین المللی این کشور را به میزان قابل توجهی کاهش دهد، تهدیدی ژئوپلیتیکی برای ایران است. بارزترین نمونه تهدیدی که آنها نگران آن هستند، گسترش ناتو به شرق است. اگر سنگر مخالفان روسیه شکسته شود و ناتو در اوراسیا قدرت بیشتری پیدا کند، امنیت ایران در مرزهای شمالی نیز به خطر می افتد.
در مقابل این دیدگاه، مخالفان ایرانی سیاست روسیه در رابطه با بحران اوکراین بر این باورند که روسیه بازنده این جنگ خواهد بود و جبهه متحد غربی روسیه را وادار خواهد کرد که یا از موضع خود در قبال اوکراین عقب نشینی کند یا در چرخشی جدید از مذاکره، شرایط غرب را بپذیرد. . در چنین شرایطی روسیه دیگر در کنار ایران نخواهد ماند و تجربه نشان داده است که هر گاه روسیه نسبت به غرب نرم بوده، آن کشور از اجرای بخش مهم تعهد خود در قبال ایران عقب مانده است. علاوه بر این، حمله روسیه به اوکراین نه با معیارهای اخلاقی سازگار است و نه با معیارهای حقوقی بین المللی. حتی این اقدام با روح قانون اساسی ایران همخوانی ندارد. به هر حال، همکاری ایران با روسیه در جریان بحران اوکراین، چشمانداز هرگونه توافق با غرب در مورد برجام را تا حد زیادی تیره خواهد کرد، در حالی که اقتصاد ایران به شدت به درآمدهای حاصل از احیای برجام نیاز دارد.
سیاست روسیه در قبال همکاری نظامی با ایران، در جریان بحران اوکراین، مذاکرات هستهای را تحت الشعاع قرار داده است. برخی تحلیلگران بر این باورند که روسیه با کشاندن ایران به بحران اوکراین و واردات پهپادها و موشک های ایرانی در جنگ با اوکراین، اقداماتی را عمدا انجام داده است تا افق مذاکرات هسته ای ایران و غرب را تیره کند. البته نباید این نکته را نادیده گرفت که ادعای انتقال پهپادها از ایران به روسیه برای کمک نظامی در جنگ اوکراین توسط روسیه منتشر شد و این خود خبر از تیره تر کردن روابط ایران با غرب برای به تعویق انداختن برجام و عدم نزدیکی ایران با غرب است.
علیرغم پیامدهای منفی حمایت نظامی ایران از روسیه بر سر بحران اوکراین، این جنگ فرصتی را برای ایران فراهم کرده است تا برای اولین بار به روس ها سلاح بفروشد. فروش پهپادهای ایرانی به روسیه هم می تواند نیاز روسیه به تسلیحات را تامین کند و هم احساس انزوایی را که روس ها از ابتدای جنگ به دلیل واکنش قاطع و یکپارچه غرب احساس می کردند، کاهش دهد. در مقابل، ایران می تواند برخی از نیازهای اصلی نظامی خود در صنعت هوانوردی را از روسیه و در کنار کمک به متحد خود برطرف کند.
از دیگر فرصت هایی نظامی و منطقه ای برای حضور و نفوذ گسترده تر ایران در منطقه با توجه به شرایط نظامی روسیه در اوکراین به نظر میرسد که فضای بیشتری در اختیار ایران در سوریه قرار داده شده است. برخی گزارشها حاکی از آن است که روسیه بخشی از نیروهای نظامی خود را در سوریه به منظور تقویت نیروهای خود در اوکراین مستقر کرده است. شکی نیست که برای مدتی زمین سوریه کانون اصلی مسکو نخواهد بود. این تحول جدید می تواند به ایران برای تقویت حضور خود در سوریه کمک کند. در واقع، در صورت طولانی شدن جنگ در اوکراین، رئیس جمهور بشار اسد باید بیشتر به ایران تکیه کند. ایران میتواند چنین امتیازاتی را در مواضع روسیه که با منافعش در تضاد است و تهران به طور سنتی فاقد اهرمی برای تغییر است، مانند همکاری امنیتی مسکو با اسرائیل بر سر سوریه، مطالبه کند. همچنین میتواند برای روسیه چانهزنی کند تا تعامل ایران با مناطق اوراسیا را که روسیه هژمون مسلط در آنها است، مانند آسیای مرکزی، مانع نشود.
از دیگر فرصت های بحران اوکراین در حفظ منافع و مواضع ایران در منطقه میتوان به بحث انرژی اشاره نمود. ایالات متحده و اتحادیه اروپا با عجله به دنبال راهبردهای بلندمدت منسجمی برای کاهش نوسانات ژئواکونومیک روسیه در اوراسیا هستند. این موقعیت فرصتی مناسب در جهت صادرات انرژی ایران به کشورهای اروپایی است. علاوه بر این، اگر ایران و غرب بر موانع باقی مانده در مذاکرات خود برای بازگرداندن برنامه جامع اقدام مشترک 2015 (برجام) غلبه کنند، تحریمهای آمریکا علیه ایران برداشته میشود و این امر جذابیت ITC برای غرب را بیشتر خواهد کرد. لغو تحریمها نه تنها سرمایهگذاری مورد نیاز برای ساخت ITC را آسانتر میکند، بلکه امکان استفاده اروپا از ITC را برای واردات نفت ایران به جای واردات نفت روسیه خود افزایش میدهد. اتحادیه اروپا مدتهاست که خواهان ایفای نقش ایران در تامین انرژی خود برای این منظور بوده است، اما تحریم ها تاکنون مانع شده است. به طور همزمان، چنین علاقه غربی ها به توسعه ITC همچنین می تواند سودمندی این پروژه برای ایران را به عنوان وسیله ای برای جلوگیری از تلاش های آذربایجان برای تغییر شکل قفقاز جنوبی به گونه ای که ایران را به حاشیه راند و باکو را تشویق کند تا تهران را در طرح های اتصال خود بگنجاند، کمک قابل توجهی باشد.
ایران روسیه را به عنوان بخشی حیاتی از تعادل اوراسیا که می خواهد بخشی از آن باشد، به رسمیت می شناسد، همانطور که در دکترین جدید «نگاه به شرق» مدون شده است. این امر مستلزم بهبود موقعیت چانه زنی خود با مسکو است که اغلب از منافع ایران به عنوان وثیقه برای استراتژی های خود استفاده می کند. این پویایی اخیراً زمانی مشاهده شد که روسیه تلاش کرد مذاکرات ایران را برای بازگرداندن برجام، که تحریمهای آمریکا علیه ایران را لغو میکند، به رهایی خود از تحریمهای غرب گره بزند. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، با بهره گیری از موقعیت روسیه به عنوان یکی از امضاکنندگان کلیدی برجام، در ماه مارس خواستار اطمینان از ایالات متحده شد که برجام شامل تضمین هایی برای معافیت تجارت روسیه و ایران از تحریم ها می شود.
این تقاضای کاملاً جدید تهدیدی برای ایجاد بن بست در مذاکرات برجام بود، درست زمانی که طبق گزارش ها قرار بود با موفقیت به پایان برسد. واضح بود که روسیه در تلاش برای استفاده از برجام برای کاهش کمپین تحریمهای غرب متمرکز بر اوکراین علیه مسکو بود. البته به نظر می رسد مسکو در تلاش است تا تحریم های غرب را پس از حمله به اوکراین دور بزند. با انجام این کار، روسیه ممکن است از ایران برای دور زدن تحریمهای غرب و صادرات مجدد کالاهای تحریمشده تحت پوشش بهرهبرداری از منافع اقتصادی از برجام استفاده کند - منفعتی که برای ایران مقرر شده است اما برای سایر طرفهای توافق نیست.
علاوه بر این، بحران اوکراین همچنین به ایران کمک میکند تا با اهمیت دادن تهران به تلاشهای مسکو برای مقابله با استراتژیهای غرب برای اعمال مجازاتها در مورد جنگ، جایگاه خود را در دیدگاه روسیه بهبود بخشد. به عبارت دیگر، روسیه همکاری خود را به کشورهایی گسترش میدهد که با وجود همسویی سنتی با منافع قدرتهای بزرگ ایالات متحده، سیاست روسیه در اوکراین را بهعنوان یک تخطی تلقی نمیکنند .
در پایان چنین می توان جمع بندی کرد که به نظر می رسد بحران اوکراین با تمامی خطرات و تهدیدهای منطقه ای برای ایران به موقعیتی برای تبدیل شدن چالش و تهدیدهای تهران-مسکو به فرصت و گسترش همکاری های راهبردی طرفین و همچنین نفوذ و گسترش ایران در منطقه در جایگاه جانشین روسیه خواهد بود. همچنین بحران اوکراین عاملی در گسترش صادرات و مبادلات نظامی میان ایران و روسیه و به تبع آن گسترش صنعت نظامی ایران گشته است. اما با تمامی موارد ذکر شده نباید از موقعیت ها و شرایطی که ممکن است تحت تاثیر شرایط جدید تغییرکند غافل شد.
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل